شناسایی اصلح، هنر مردم
ملت ایران، انتخابات را قدر بدانند. انتخابات یک نمایشگاه است برای نشان دادن عزم و رشد ملی ملت ایران، استقامت ملت ایران، دانایی و هوشیاری ملت ایران، پایبندی ملت ایران به نظام مردم سالاری دینی.
آن چه که بنده در همه انتخابات ها تاکید کرده ام، امروز هم همان را در درجه اول تاکید می کنم، حضور مردمی و قدردانی مردمی است از انتخابات. من به شما عرض بکنم- البته حالاسربسته می گویم- سعی شد در این کشور، باب انتخابات بسته شود تا دشمنان بتوانند بگویند نظام جمهوری اسلامی، نظام مردمی نیست؛ تلاش شد برای این کار، خدای متعال نگذاشت؛ اراده ای الهی بر اراده بدخواهان فایق آمد، دل های مردم به سمت انتخابات جذب شد. در دوره های متعدد و بخش های مختلف، علی رغم دشمن، مردم در انتخابات شرکت کردند. این انتخابات هم همان جور است.
آن چه که من عرض می کنم، در درجه اول حضور مردمی است؛ در درجه بعد که این هم البته حایز اهمیت بسیاری است، پیدا کردن نماینده اصلح است. آن کسانی که به وسیله شورای نگهبان صلاحیت آن ها اعلام می شود، معنایش این است که این از حداقل صلاحیت مورد نیاز برخوردار است. در بین این کسانی که اعلام می شوند، افرادی هستند با صلاحیت های بالاتر، افرادی هستند در سطوح پایین تر. هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزه های انتخابیه این است که دقت کنند، نگاه کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دینداری و آمادگی برای حضور در میدان های انقلاب؛ دردشناس ترین و دردمندترین نسبت به نیازهای مردم را انتخاب کنند. این ها فرصت هایی هست، بایستی مردم عزیز ما در همه جای کشور- این دیگر مخصوص استان یزد نیست- هوشیارانه، با بصیرت تمام تلاش کنند، پیدا کنند و با رای خود مسجل کنند و مجلس را- آن مجلسی را که مورد نیاز جامعه کنونی ماست- تشکیل بدهند.
البته مردم باید توجه داشته باشند که تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعده های غیرعملی ملاک نیست. من با خود نماینده های محترم در دوره های مختلف وقتی مواجه شدم، به این ها گفتم: آقایان و خانم های نماینده! وظیفه نماینده این نیست که وعده عمرانی و فلان پروژه، فلان کار را در منطقه انتخابی خود به مردم بدهد؛ این ها کار اجرایی است، کار دولت است. وظیفه نماینده این است که بتواند قانون مورد نیاز کشور را پیدا کند، آن قانون را جعل کند. وقتی قانون شد- یعنی قاعده ای گذاشته می شود- دستگاه های اجرایی و قضایی مجبورند بر طبق قانون عمل بکنند و عمل می کنند. وعده های غیرعملی دادن، وعده های بزرگ دادن، این ها ملاک نیست؛ باید مردم توجه کنند؛ گاهی علامت منفی هم هست.
از طرف علاقه مندان به نامزدهای انتخاباتی گوناگون، بداخلاقی های انتخاباتی، شایسته ملت ما نیست؛ تهمت زدن به آدم های مؤمن، مصونیت دار از لحاظ اسلامی و شرعی؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شبنامه ها، در مطبوعات، در پایگاه های اینترنتی و غیره، این ها اصلامصلحت نیست. من به طور جد از همه کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقه مندی ای دارند، درخواست می کنم، اصرار می کنم که این علاقه مندی خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید. هرچه می خواهید، از نامزد مورد علاقه خودتان تمجید کنید، تعریف کنید؛ اما دیگران را تخریب نکنید. این علامت بدی است. بعضی جاها در دنیا معمول است اسرار خانوادگی یکدیگر را برملامی کنند، عکس های پنهانی از هم می گیرند، افشا می کنند. خوب، همان هایی هستند که وقتی هم رفتند مجلس- دیده اید در تلویزیون- سر یک مسئله می افتند به جان هم، با مشت و لگد با هم رفتار می کنند! این که امتیاز برای نماینده نیست.
آن چه که در مورد انتخابات باید به یاد مردم عزیز ما باشد، آماده شدن برای حضور همه جانبه و گسترده در انتخابات و کوشش کردن برای شناسایی اصلح و مراعات کردن رفتارهای انتخاباتی است.(1)
انتخاب اصلح، یک تکلیف الهی
ملت باید تلاش خود را بکنند، باید زحمت بکشند و دنبال اصلح بگردند. من مکرر عرض کرده ام که مسئله، مسئله دین و خدا و ادای تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است. قبلاهم گفتیم که تفاضل ولو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رای دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجتی فراهم بکنید، بعد با خیال راحت بروید رای بدهید. مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا می خواهیم و دعا و آرزو می کنیم که خدای متعال دل های مردم را به سمت نامزد اصلح- آن که واقعاً صلاحیتش بیش تر است- هدایت کند...
هرکسی که برود رای بدهد، چه رای او صائب باشد به اصلح رای داده باشد و چه اشتباه کرده باشد و به غیراصلح رای بدهد، همین اندازه که از روی احساس تکلیف نسبت به آینده پای صندوق برود و رای بدهد، این رای پیش خدای متعال ماجور و موجب ثواب است و این شخص، علاقه مند به نظام و رهبری می باشد. آنچه که مهم است، این احساس تکلیف است. همه آحاد ملت، این احساس تکلیف را باید بکنند.
بحمدالله- همان طور که گفتیم- احساس می شود که مردم کاملابا شور و شوق وارد شده اند. همین شور و شوق، بلکه بیشتر از این را تا روز رای و لحظه رای دادن حفظ کنید. بروید تلاش و تفحص خودتان را بکنید، اصلح را پیدا نمایید و آن کسی را که فکر کردید اصلح است و بین خودتان و خدا حجت شده، به او رای بدهید و خاطر جمع باشید که تکلیفتان را انجام داده اید. این، آن چیزی است که همه باید به آن توجه بکنند. هرکس هم که نتیجه ای آرامتعلق به او شد، خدای متعال ان شاءالله کمک خواهد کرد، ما هم کمک خواهیم کرد، تا بتواند وظایف خود را انجام بدهد. (2)
اصلح یعنی کسی که...
اصلح یعنی چه کسی؟ یعنی کسی که همین هدف ها را دنبال کند؛ یعنی کسی که همین دردها را بداند و حس کند؛ یعنی کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد؛ یعنی کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسی که است که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه اقتصادی و غیراقتصادی بیندیشد، هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسی است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح کسی است که بتواند این بار عظیم را بردوش بگیرد؛ هرکسی نمی تواند این بار را بر دوش بگیرد، نشاط و حوصله و همت و قدرت لازم و هوشمندی لازم دارد. البته هرکس صلاحیتش در مراکز قانونی تایید شود، صالح است؛ اما باید در بین صالح ها گشت و صالح تر را پیدا کرد و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است.
نماینده باید کارآمد و شجاع باشد
مردم هم بایستی بگردند و در هرفرصتی که تا انتخابات باقی است، به عنوان یک وظیفه شرعی و اخلاقی، نامزدهایی را پیدا کنند که وقتی در محضر خدا از آنها سؤال می شود که چرا تو این آقا یا این خانم را به قوه مقننه فرستادی، بتواند جواب بدهد و بگوید برای این مصلحت. انتخابات، وظیفه است. انتخابات، یک کار بزرگ و یک اقدام شرعی و یک اقدام خدایی است؛ بگردید آدم های مناسب را برای این کار مهم پیدا کنید.
آدم مناسب چطور آدمی است؟ باید کارآمد باشد؛ کارآمدی تنها هم کافی نیست، باید متدین هم باشد. آدم متدین، احتمال خیانتش کم است. آن متدین هایی که یک وقت دچار لغزش می شوند، اول تقوای خودشان را از دست می دهند؛ بعد این لغزش به سراغ آنها می آید. پس، باید متدین و با تقوا هم باشند تا بتوانید برای کارهای این کشور به آنها اعتماد کنید. همچنین باید در مقابل توپ و تشر این و آن- خارجی، داخلی، زورگویان، قدرتمداران، شجاع باشد و دل خود را نبازد. کسی که دل خود را در مقابل توپ و تشر باخت، دستش هم برای امضا می لرزد، پایش هم برای جلو رفتن می لرزد، نمی شود به او اعتماد کرد. نماینده باید شجاع و با شرف و امین و طرفدار ضعفا و قشر ضعیف باشد.
قانون باید بتواند از حقوق ضعفا دفاع کند، والاقانونی که پولداران را پولدارتر کند، قانون مملکت اسلامی نیست. قانون باید بتواند گره ها را باز کند و به درد دل قشرهای محروم برسد. نماینده باید آدمی باشد که این چیزها را بفهمد؛ آدمی باشد که حتی المقدور باتجربه باشد. دراین کارهای بزرگ، تجربه خیلی مهم است. بگردید این خصوصیات مهم را در اشخاص پیدا کنید.
انسان متدین، عفیف، کارآمد، شجاع، دارای قدرت مقاومت در برابر این و آن، اگر به قوه مقننه برود، طبق تجربه ای که ما در این بیست سال داریم، می تواند در نقاط حساس، به نفع مردم و به نفع کشور کار کند. این طور انسانهایی مهمند، البته از هرجای کشور که نماینده به مجلس برود، نماینده همه ایران است، نه نماینده آن محل بخصوص که از آنجا انتخاب شده است لذا باید به فکر مصالح همه کشور باشد؛ این را هم توجه داشته باشید. بگردید و چنین اشخاصی را بشناسید. اگر خودتان نتوانستید درست شناسایی کنید، از آدم هایی امین و متدین که نسبت به آنها خاطر جمع هستید، سؤال کنید.(4)
چهار شرط نماینده اصلح
در انتخاب نماینده هم مردم باید معیارها را در نظر بگیرند. بنده وقتی نگاه می کنم، می بینم بحمدالله درمیان همین نامزدهای انتخابات، جمع بسیار زیادی افراد تحصیلکرده، خوب، کارآمد، مطلع، متدین و دلسوز وجود دارند. بگردید دربین این ها افراد را شناسایی کنید، یا از آدم های امین و مطمئن بشنوید و چنین افرادی را برای قانون گذاری به مجلس بفرستید.
به نظر من مهمترین شرایط نماینده عبارت است از این که متدین، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر این چهار شرط در نماینده ای جمع شد، همان کاری را که شما آرزو و توقع دارید، انجام خواهد داد.
نماینده باید متدین باشد. بی دینی و بی تقوایی چیز بدی است؛ هر جا باشد، انسان را آسیب پذیر می کند. اگر در جای حساس باشد، آسیب پذیری آن بسیار گران تمام خواهد شد.
نماینده باید کارآمد هم باشد. بعضی ها متدین هستند، اما از آن ها کاری ساخته نیست. باید به گونه ای باشند که بتوانند وظایفی را که برعهده شان قرار دارد، انجام دهند.
سوم این که دلسوز مردم- به خصوص طبقات محروم- باشد و برای آن ها کار و فکر کند. من در انتخابات دوره قبل- شاید در نمازجمعه بود- گفتم نامزدهای انتخابات مراقب باشند خود را وامدار ثروتمندان و قدرتمندان و امثال این ها نکنند. اگر کسی وامدار دستگاه ها و اشخاص و وامدار پول و قدرت شد، دیگر نمی تواند برای مردم دلسوزی کند. پس دلسوزی هم یک شرط بزرگ است.
شرط چهارم این است که نماینده مردم باید شجاع باشد. این ملت، ملت شجاع و آزاده ای است؛ ملتی است که تهدید قدرت های متکبر جهانی او را به عقب نمی نشاند؛ بنابراین، نماینده او هم باید شجاع باشد و نترسد؛ شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق.
اگر خودتان توانستید کسانی را بشناسید که دارای این خصوصیات باشند، بروید به آن ها رای دهید؛ اما اگر خودتان آشنایی ندارید، در هر نقطه کشور از آدم های امینی که به آن ها اطمینان داشته باشید، بپرسید؛ آن ها معرفی می کنند، تا ان شاءالله یک مجلس قوی، مردمی و متکی به آرای مردم تشکیل شود و بتواند کارهای بزرگی را که بر عهده او قرار دارد، انجام دهد و مردم را - طبق آن چه شایسته این مردم آزاده و بزرگ است- ان شاءالله راضی و خشنود کند، که این رضایت الهی را هم به دنبال دارد. (5)
توجه به ملاک های شرعی و انقلابی
مردم وظیفه دارند در انتخابات شرکت کنند و نامزدهای صحیح را پیدا و آن ها را انتخاب نمایند. مردم وظیفه دارند به ملاک های دینی و شرعی و انقلابی نگاه کنند؛ به روابط قوم و خویشی و ایل و طایفه ای و این طور چیزها نگاه نکنند. ببینند واقعا چه کسی با معیارهای الهی و انقلابی مناسب تر و به آن نزدیک تر است؛ او را برگزینند و با شور و شوق به عنوان یک وظیفه در این کار دخالت کنند. کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تحریض کنند. کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند- که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هر کس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد- مردم را توجیه و تشویق کنند و آدم های خوب را به آن ها معرفی نمایند.
در معرفی نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه کنند که هیچ رابطه ای را غیر از رابطه دینی و الهی و وظیفه شرعی دخالت ندهند. فلان کس با ما رفیق است، فلان کس با ما دوست است، فلان کس فایده ای به ما می رساند؛ ابدا این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر کاری هم که آن ها بکنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعا بشناسند و بفهمند که چه کار می کنند. (6)
نماینده باید در خط امام باشد
وکیل آینده مجلس، باید دنبال راه امام و در خط او باشد؛ آن مرد بزرگ و انسانی که دشمنانش هم به عظمت و صداقت و شجاعت او اذعان و اعتراف می کردند؛ آن انسانی که ایران ضعیف و وابسته را از چنگ آدم های فاسد و مدیران نالایق و وابسته بیرون آورد و به دست خود ملت داد؛ آن انسانی که توانست حرکت مردم را هدایت و این ملت را مجتمع و متحد کند و در راه آن هدف عظیم، به حرکت بیندازد.
خط امام و ارزش ها و وصیت نامه او را فراموش نکنید. آن چه را که این ارزش ها به شما می آموزد، آن ها را در آدمی سراغ کنید و وقتی پیدا کردید؛ قربه الله و محض رضای خدا، نام او را در صندوق رای بیندازید. این، مجلس شورای اسلامی لایق شما و این ملت می شود. کار را این طور دنبال کنید. (7)
تقوا؛ اولین شرط نماینده
کسی که می آید به مجلس، باید با تقوا باشد. اولین شرط تقواست: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم». دیگر این که باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعی و همت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضد فساد هم باشد و با فساد مالی و اقتصادی به شدت و به جد، از بن دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. البته توانمند، با اخلاص و عالم هم باشد. صلاحیت براساس این مسایل است و مسئولان دستگاه های مختلف- چه وزارت کشور، چه شورای نگهبان و چه دستگاه هایی که در زیرمجموعه این مراکز مشغول فعالیت هستند- باید معیارشان را قانون قرار دهند؛ زیرا در قانون این مسائل پیش بینی شده است. (8)
مومن و شجاع و انقلابی
دنبال آدم های مومن و شجاع و انقلابی و کسانی که بتوانند قدرت این ملت را- که در سایه ارزش های انقلابی است- حفظ کنند، باشید. کسانی که وقتی قوانینی می گذارند و موضعی می گیرند و نطقی می کنند، همه در این جهت باشد. این طور آدمی، شایسته آن است که به عنوان وکیل این ملت، به مجلس شورای اسلامی برود؛ آن کسی که بفهمد امام چه می گفت، چه می خواست و چرا می خروشید.(9)
نماینده نباید طمع ورز باشد
نماینده، طمع ورز هم نباید باشد. بعضی ها دهانشان که به اندک چیزی از طرف دشمن شیرین شد، همه چیز را از دست می دهند! اگر بخواهید نماینده ای مرعوب نشود، مفتون نشود، دچار طمع نشود؛ سراغ آدم امین و متدین بروید. معروف است آدم هایی که خودشان هم امین نیستند، وقتی بخواهند مالشان را نگهدارند، دست یک آدم امین می دهند! امانت، یک ارزش است. ممکن است انسان متدین یک وقت اشتباه هم بکند؛ اما وقتی که فهمید اشتباه کرده، بر می گردد. این خیلی ارزش است. این ها مثل آن کسانی نیستند که اگر اشتباه می کنند، پا روی لغزشگاه می گذارند و به طرف جهنم می لغزند؛ وقتی هم فهمیدند، سرحرفشان می ایستند که نخیر، همین است و تا آن اعماق می روند!(10)
نماینده باید صالح باشد
آن نماینده ای که وارد مجلس می شود، بایستی یک انسان صالح باشد؛ حالادر چه حدی از معرفت و علم و توانایی باشد، آن چیزهایی است که قانون معین کرده و مردم طبق آن چه که صلاحشان است، ان شاءالله تشخیص خواهند داد و تصمیم گیری خواهند کرد؛ لیکن شما به عنوان یک ابزار اطمینان، نگذارید که خدای ناکرده در این طریق اختلالی به وجود بیاید. اگر کسی فاسد است -فساد مالی، یا فسادهای گوناگون اخلاقی، یا فساد عقیدتی و سیاسی- اگر کسی فتنه گری می کند، نظام را تضعیف می کند و کارایی دستگاه ها را از آنها می گیرد -به تعبیر رسایی که بین مردم رایج است: چوب لای چرخ دستگاه می گذارد- واقعا نمی تواند در آن تریبون به آن عظمت حضور پیدا کند؛ او نباید وارد مجلس بشود. آن کسانی که واقعا رفتار و اعمال و گفتار آنها حاکی از این است که برای خاطر هر انگیزه ای -یا به انگیزه های سیاسی، یا به انگیزه های شخصی و خصلتی- با نظام مقابله دارند، اینها نباید وارد مجلس بشوند؛ از این جهت بایستی خیلی رعایت کرد.
این مساله فساد مالی و فساد اخلاقی و فتنه گری ای که عرض کردم، یک مساله جدی است. انسان کسانی را می بیند که وقتی در تریبونی قرار می گیرند، از آن تریبون برای فتنه گری استفاده می کنند؛ برایشان خلاف واقع گفتن و دروغ گفتن، بلکه مردم را به ناحق تهییج کردن، حق را باطل و باطل را حق جلوه دادن، اهمیت ندارد! واقعا اگر چنین کسانی باشند، باید جلوی آنها را گرفت و نبایدگذاشت به مجلس راه پیدا کنند.(11)
کفایت سیاسی، همراه با کفایت اخلاقی و اعتقادی
در نظام جمهوری اسلامی، غیر از دانایی و کفایت سیاسی، کفایت اخلاقی و اعتقادی هم لازم است. افرادی نگویند که اخلاق و عقیده، مساله شخصی انسان هاست. بله، اخلاق و عقیده، مساله شخصی انسان هاست، اما نه برای مسئول. من اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم، فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را پر کنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به کسی ندارد.
برای یک مسئول، عقیده و اخلاق مساله شخصی نیست؛ مساله اجتماعی و عمومی است؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است.(12)
انقلابی و خدوم
نماینده ای که به مجلس می فرستید، باید این خصوصیات را داشته باشد تا بتواند خواسته های شما را تحقق ببخشد. نماینده باید متدین باشد؛ انسان های متدین می توانند مورد اعتماد قرار گیرند. نماینده باید انقلابی باشد؛ روحیه و نشاط و امید و قوت و روحیه انقلابی در او وجود داشته باشد، تا بتواند راه هایی را که به نظر بن بست می رسد، بشکافد و پیش برود. نماینده باید خدوم، امتحان داده، با کفایت، برنامه دار، خوشنام و جوانگرا باشد و به جوانان اعتقاد داشته باشد. چنین افرادی در هر جای کشور حضور دارند، باید خود را موظف بدانند و بروند نامزد شوند.(13)
تبلیغات با رنگ و بوی دینی
من در بعضی تبلیغات انتخاباتی، در بعضی جاها مشاهده کردم که فلان نامزد انتخاباتی، حتی این قدر به خودش زحمت نداده است که عکسی را برای تبلیغات منتشر کند که اقلادر آن عکس، ظواهر مذهبی را رعایت کرده باشد! خوب؛ چنین مواردی انسان را متنبه به خطر می کند. این که عده ای خیال کنند دیگر وقت این حرف ها گذشت و امروز مردم دنبال دین و آخوند و ریش و از این قبیل نیستند، اشتباه است. امروز هم اعتماد مردم به افراد متدین، نمایندگان متدین و علمای دین است. مردم به این ها اعتماد و اطمینان دارند. سزاوار هم هست که به این ها اطمینان داشته باشند. زیرا دین مانع وابستگی می شود. وقتی دینداری نبود، وابستگی آسان می شود. آیا کسی که در تبلیغات انتخاباتی اش شعارهایی مطرح می کند که نه فقط رنگ و بوی دینی و انقلابی ندارد، بلکه ضد مسائل دینی، ملی و انقلابی است، خطرناک نیست که به مجلس برود؟»
پی نوشت ها:
1- در اجتماع بزرگ مردم یزد، 86.10.12
2- دیدار با خانواده های معظم اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی 86.2.31
3- دراجتماع بزرگ مردم جیرفت، 84.2.17
4- دیدار با اقشار مختلف مردم، 78.11.13
5- خطبه های نماز جمعه تهران، 82.11.24
6- دیدار با اعضای هیئت نظارت بر انتخابات شورای نگهبان 74.11.14
7-خطبه های نماز عید سعیدفطر 174.12.
8- دیدار با اقشار مختلف مردم قم، 82.10.18
9- خطبه های نماز عید سعید فطر، 184.12.
10- دیدار با کارگزاران حج، 78.11.26
11-دیدار با اعضای هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات 470.12.
12- دیدار با دانشگاهیان قزوین، 82.9.26
13- در اجتماع بزرگ مردم قزوین، 82.9.25
14- دیدار با پرسنل و فرماندهان ارتش، 75.1.28
نویسنده : ترنم در تاریخ سه شنبه 90/12/9
به نظر من مهمترین شرایط نماینده عبارت است از اینکه متدین، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر این چهار شرط در نماینده اى جمع شد، همان کارى را که شما آرزو و توقع دارید، انجام خواهد داد.
اولین خبر،در حالی که مدت کمی تا برگزاری نهمین دوره انتخابات مجلس مانده است، به بررسی دیدگاه و معیارهای رهبر معظم انقلاب در خصوص ویژگی ها و شرایط نماینده اصلح مجلس می پردازیم. آنچه در ادامه می آید، گزیده ای از سخنان ایشان در خصوص معیارهای نمایندگی مجلس قبل از برگزاری دو انتخابات مجلس هشتم و نهم است.
نماینده صالح آن کسى است که پایبندى او به اسلام باشد
نماینده متدین، امین، طرفدار عدالت، مخالف با فساد، طرفدار حقوق محرومین، پایبند به مبانى اسلام و ارزش هاى اسلامى و خط امام؛ یک چنین نماینده اى را بفرستند مجلس، آن وقت مجلس مقتدر خواهد شد، عزتمند خواهد شد.
نماینده صالح آن کسى است که پایبندى او به اسلام باشد، پایبندى او به عدالت باشد، پایبندى او به منافع ملى باشد، مرز او با دشمن مرز مشخصى باشد. اگر این نشد، آن نماینده، نماینده خوبى نخواهد بود؛ نماینده ملت در واقع نخواهد بود (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم 2/12/1386 دو روز مانده به انتخابات مجلس هشتم).
دردشناسترین و دردمندترین نسبت به نیازهاى مردم را انتخاب کنید
هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزههاى انتخابیه این است که دقت کنند، نگاه کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دیندارى و آمادگى براى حضور در میدان هاى انقلاب. دردشناسترین و دردمندترین نسبت به نیازهاى مردم را انتخاب کنند. این ها فرصت هایى هست، بایستى مردم عزیز ما در همه جاى کشور - این دیگر مخصوص استان یزد نیست - هوشیارانه، با بصیرتِ تمام تلاش کنند؛ پیدا کنند و با رأى خود مسجل کنند و مجلس را -آن مجلسى را که مورد نیاز جامعه کنونى ماست - تشکیل بدهند (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ مردم یزد 12/10/1386).
نماینده باید متدین، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد
به نظر من مهم ترین شرایط نماینده عبارت است از اینکه متدین، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر این چهار شرط در نماینده اى جمع شد، همان کارى را که شما آرزو و توقع دارید، انجام خواهد داد.
نماینده باید متدین باشد. بىدینى و بىتقوایى چیز بدى است؛ هرجا باشد، انسان را آسیب پذیر مى کند. اگر در جاى حساس باشد، آسیبپذیرى آن بسیار گران تمام خواهد شد.
نماینده باید کارآمد هم باشد. بعضی ها متدین هستند، اما از آنها کارى ساخته نیست. باید به گونه اى باشند که بتوانند وظایفى را که بر عهده شان قرار دارد، انجام دهند.
سوم این که دلسوز مردم -بخصوص طبقات محروم- باشد و براى آنها کار و فکر کند. من در انتخاباتِ دوره قبل -شاید در نمازجمعه بود- گفتم نامزدهاى انتخابات مراقب باشند، خود را وامدار ثروتمندان و قدرتمندان و امثال اینها نکنند. اگر کسى وامدار دستگاه ها و اشخاص و وامدار پول و قدرت شد، دیگر نمى تواند براى مردم دلسوزى کند. پس دلسوزى هم یک شرط بزرگ است.
شرط چهارم این است که نماینده مردم باید شجاع باشد. این ملت، ملت شجاع و آزاده اى است؛ ملتى است که تهدید قدرت هاى متکبر جهانى او را به عقب نمى نشاند؛ بنابراین نماینده او هم باید شجاع باشد و نترسد؛ شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبه هاى نمازجمعه تهران 24/11/1382).
کسى که مى آید به مجلس، باید با تقوا باشد
کسانى که این نظام و قانون اساسى را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستى بدانند که از نظر این ملت آمدن آنها به مجلس خطاست. معلوم است کسانى که این قانون اساسى و این ملت و کارها و شعارها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانى که نظام، اسلام، قانون اساسى و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند.
کسى که مى آید به مجلس، باید با تقوا باشد. اولین شرط تقواست: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم». دیگر اینکه باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعى و همت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضد فساد هم باشد و با فساد مالى و اقتصادى به شدت و به جد، از بُن دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند.
البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد. صلاحیت بر اساس این مسائل است و مسئولان دستگاه هاى مختلف -چه وزارت کشور، چه شوراى نگهبان و چه دستگاه هایى که در زیرمجموعه این مراکز مشغول فعالیت هستند- باید معیارشان را قانون قرار دهند؛ زیرا در قانون این مسائل پیش بینى شده است (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اقشار مختلف مردم 18/10/1382).
نماینده باید انقلابى باشد
نماینده اى که به مجلس مى فرستید، باید این خصوصیات را داشته باشد تا بتواند خواسته هاى شما را تحقق ببخشد.
نماینده باید متدین باشد؛ انسان هاى متدین مى توانند مورد اعتماد قرار گیرند.
نماینده باید انقلابى باشد؛ روحیه و نشاط و امید و قوت و روحیه انقلابى در او وجود داشته باشد تا بتواند راه هایى را که به نظر بن بست مى رسد، بشکافد و پیش برود.
نماینده باید خدوم، امتحان داده، با کفایت، برنامهدار، خوشنام و جوانگرا باشد و به جوانان اعتقاد داشته باشد. چنین افرادى در هر جاى کشور حضور دارند، باید خود را موظف بدانند و بروند نامزد شوند.
مردم چنین افرادى را هرجا دیدند، باید از آنها بخواهند که بروند نامزد شوند. صلاح و آینده کشور به این است که انتخابات، پُرشور و با علاقه و حضورِ قاطبه ملت برگزار شود (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ مردم قزوین 25/09/1382).
نویسنده : ترنم در تاریخ دوشنبه 90/12/8
بهترین کیست ؟
مردم سعى کنند صالحترین را انتخاب کنند. آن کسانى که نامزد برای انتخابات میشوند و در شوراى نگهبان صلاحیت آنها زیر ذره بین قرار میگیرد و شوراى نگهبان صلاحیت آنها را اعلام میکند، اینها همهشان صالحند. اما مهم این است که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالحترین را پیدا کنید. این جا جائى نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید.
بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجملپرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد. اینى که ما گفتیم امسال، سال حرکت به سوى اصلاح الگوى مصرف است، یعنى امسال سالى است که ملت ایران تصمیم بگیرد که با اسراف مبارزه کند. نمیگوئیم بکلى و یکباره و در طول یک سال، اسراف تمام بشود؛ نه، ما واقعبینتر از این هستیم؛ میدانیم این کار مال سالیان پى در پى است و باید کار بشود تا به این فرهنگ برسیم؛ باید این کار را شروع کنیم.
نویسنده : ترنم در تاریخ یکشنبه 90/12/7
مجلس
جایگاه مجلس، جایگاهى است بسیار عالى؛ انعکاس نظرات و ارادهى ملت در قوانین و مقررات کشور و رگههاى اجرایى کشور است؛ این چیز کمى نیست.
بیانات در دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت کشور و استانداران 27/09/1370
مجلس؛ مظهر اراده مردم
مجلس شوراى اسلامى، یک مرکز اساسى و تعیینکننده براى انقلاب است. همهى سر رشتههاى امور، به مجلس شوراى اسلامى بر مىگردد. مجلس، مظهر حضور و ارادهى مردم در صحنههاى گوناگون سیاسى و اقتصادى است. اگر مردم چیزى را در زمینههاى اقتصادى یا سیاسى بخواهند که بشود یا نشود و چیزهایى را بخواهند که به سرنوشت کشور ارتباطى پیدا مىکند، باید ارادهى خویش را از حنجره و زبان نمایندهى خود بیرون بدهند و به صورت قانون درآورند و این قانون در سطح کشور عمل بشود. این، تأثیر مردم در قانونگذارى است.
بیانات در دیدار خانوادههای شهدا و ایثارگران و دستاندرکاران برگزاری انتخابات 22/09/1368
مجلس؛ تجلیگاه عزت ملی
مجلس جایگاه بسیار مهمّى است؛ خانهى ملت است؛ تجلّیگاه عزّت ملى ماست؛ مىتواند عزّت اسلامى و عزّت ملى ما را به دنیا نشان دهد؛ تأمینکنندهى منافع عمومى است. با قوانین مجلس است که مسؤولان مىتوانند حرکت کنند و پیش بروند. مجلس مىتواند حافظ امنیت ملى باشد؛ مىتواند سدّ مستحکمى در برابر تعرّض دشمنان و طمعورزى بیگانگان باشد.
بیانات در اجتماع بزرگ مردم قزوین 25/09/1382
انتخابات؛ نقطه وصل مردم و نظام
انتخابات، آن نقطهى اساسى وصل افکار و آراى مردم به بدنهى نظام اجرایى است. اگر انتخابات - همچنان که بحمداللَّه در گذشته همینطور بوده است - با حضور مردم، با ارادهى مردم، با آزادى کامل مردم و انتخاب آزادانهى آنها انجام بگیرد، و حداکثر آگاهى از سوى مردم به کار برود، تا اینکه افراد صالح و شایسته و حقیقتاً حایز شأن نمایندگى این ملت عظیم، به مجلس فرستاده بشوند، نظام اسلامى مىتواند مطمئن باشد که در جهت آرزوها و هدفهاى خود در حرکت است. این، نقش انتخابات و شأن والاى انتخابات است.
بیانات در دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت کشور و استانداران 27/09/1370
اتکای به ایمان و عواطف مردم؛ سرّ شکستناپذیری نظام
مسألهى انتخابات، مسألهى بسیار مهم و اساسى و تعیینکنندهاى است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونى است. یکى از آنها این است که نظام ما نظامى است متّکى به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکستناپذیرى این نظام این است که به مردم متّکى است. این چیز مهمّى است. اتّکاى به مردم هم آسان به دست نمىآید و همه جا حاصل نمىشود. اگر یک سرِّ الهى در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهاى مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خداى متعال به پیغمبرِ با آن عظمت مىفرماید: «هو الّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنى مؤمنین را در کنار نصرت الهى مىآورد. هیچ بُعدى هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئى از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهى به وسیلهى مؤمنین تحقّق مىپذیرد. البته در مواردى هم نصرتهاى خارج از مقولات عادى در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکهى مسوّمین و غیرذلک - لیکن عمدهاش مؤمنیناند. بعد هم مىفرماید: «لو انفقت ما فى الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». یعنى اى نبى گرامى ما! این «بالمؤمنین»ى هم که ما مىگوییم، خیال نکن که خودت توانستى آنها را جذب کنى؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادى و بشرى نیست - این سرّ الهى و سرّ معنوى است.
حال آن نکتهى باریکتر ز مو اینجاست که همین سرّ الهى و معنوى هم قابل تعریف است. چیزى نیست که بگوییم عقل شما مردم نمىرسد و سه، چهار نفرى هستند که این چیزها را مىفهمند؛ نخیر. این امر واضحى است. این سرّ الهى عبارت است از ایمان. وقتى ایمانها در دلهاى مردم مىجوشد و به مرحلهى عمل سرازیر مىشود، نتیجه این است که هر پدیدهاى که متّکى به ایمان الهى است، تقویت پیدا مىکند.
بیانات در دیدار اعضاى هیأت نظارت بر انتخابات شوراى نگهبان 14/11/1374
حضور در انتخابات؛ زره پولادین در مقابل مستکبران
حضور در انتخابات یکى از مستحکمترین وسیلههایى است که این ملت مىتواند آن را مثل یک زرهى پولادین در مقابل خود و در مقابل حملهى دشمنان و سوءنیّت و بد دلىِ مستکبران و دخالتکنندگان نگه دارد. انتخابات بسیار مهمّ است.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم قم در آستانه سالروز قیام 19 دی 18/10/1382
انتخابات؛ سنگر کشور
اهمیت اوّلِ انتخابات بهخاطر این است که انتخابات سنگر کشور است؛ حضور مردم در پاى صندوقهاى رأى، مصونساز سرنوشت ملت و مردم است و دشمن را از تعرّض و تجاوز و پُررویىِ بیشتر باز مىدارد.
بیانات در خطبههاى نماز جمعه تهران 24/11/1382
نمونه عظمت نظام اسلامی
مسئلهى انتخابات خیلى مهم است. یکى از نمونههاى عظمت این نظام، همین انتخابات است. براى همین هم هست که انتخابات ملت ایران - این پدیدهى به این وضوح - را انکار میکنند. مردمسالارى، این چیز واضح را که وابستهى به انتخابات مردمى است - که در ایران در طول این بیست و هشت نه سال، هر سالى یک بار به طور متوسط اتفاق افتاده است - دشمنان عنود و لجوج انکار میکنند. چرا؟ چون میدانند که این یکى از آن شاخصههاى مهم پیروزى ملت ایران است.
بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم قم به مناسبت سالروز قیام 19 دیماه 19/10/1386
نمایشگاه عزم و رشد ملی
آنچه که امروز میخواهم به شما بگویم، این است که ملت ایران انتخابات را قدر بدانند. انتخابات یک نمایشگاه است براى نشان دادن عزم و رشد ملى ملت ایران، استقامت ملت ایران، دانائى و هوشیارى ملت ایران، پایبندى ملت ایران به نظام مردمسالارى دینى.
بیانات در اجتماع عظیم مردم یزد 12/10/1386
آن چیزی که قدرت معنوی ملت را به رخ دشمن میکشد
انتخابات مصونیتبخش به کشور است. آن چیزى که هیبت این ملت را حفظ میکند، قدرت معنوى او را به رخ دشمنان میکشاند و آنها را از تعرض منع میکند و میترساند، حضور مردمى است؛ که یکى از مظاهرش همین انتخابات است.
خطبههای نماز جمعه تهران 14/11/1390
ملتهای دیگر به انتخابات ما نگاه میکنند
من مطمئنم که این انتخابات براى ملتهاى دیگر هم یک نشانهاى است. براى همین هم هست که دستگاههاى خبیث استکبار، از آمریکا و انگلیس و صهیونیستها و دیگران، دارند مرتباً تلاش میکنند که این انتخابات را به یک جورى خراب کنند، مخدوش کنند. کشورهاى دیگر نگاه میکنند ببینند این پیشکسوت انتخاباتى و انقلابى - که ملت ایران است - چه کار خواهد کرد. ملت ایران در این زمینه، جزو پیشکسوتهاست. ملتهاى دیگر نگاه میکنند ببینند انتخابات در ایران به کجا خواهد رسید. استکبار دوست دارد که انتخابات در کشور ما آنچنان بشود که ملتها را مأیوس کند.
بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی 19/10/1390
مجلس صالح میتواند اثر بگذارد
یک مجلس صالح و سالم و قوى میتواند بر عملکرد همهى دستگاههاى کشور اثر بگذارد؛ بر عملکرد دولت، بر عملکرد قوهى قضائیه، حتّى بر عملکرد نیروهاى مسلح میتواند اثر بگذارد. مجلس قوى، مجلس صالح، مجلس سالم، یک چنین وضعى دارد. خب، این مجلس را کى میتواند تشکیل بدهد، جز مردم؟ دشمن این را نمیخواهد.
خطبههای نماز جمعه تهران 14/11/1390
نویسنده : ترنم در تاریخ چهارشنبه 90/12/3
در اوج تیرگی و ظلمت و جهل و عداوت، ولادت فرزندی پاک، پیامآور نور و رحمت و آزادی و سعادت بشریت شد. گرچه شیعی و سنی در روز ولادت آن حضرت اختلاف نظر دارند اما در سال و ماه ولادتش تقریباً وحدت نظر است. شیعیان روز 17 ربیعالاول سال 570م را روز ولادت و اهل تسنن روز 12 ربیعالاول همان سال را روز ولادت پربرکت منجی عالم بشریت میدانند.1 بنابراین هفته وحدت یا سالروز ولادت آن حضرت مناسبت بسیار خجستهای است تا در سایه نزدیکی قلوب، در پی تحکیم وحدت و یکپارچگی بین یکدیگر و همسو ساختن اهداف بلند اسلامی و حل مشکلات کشورهای مسلمان بیش از پیش همت گماریم.
اسلام آیین وحدت و همبستگی است. در این زمینه آیات بسیاری در قرآن آمده است که از آن جمله میتوان به آیه زیر اشاره کرد:
ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون. (انبیا،93)
این است امت شما که امتی یگانه است و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستید.
و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا. (آل عمران،103)
و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.
و از تفرقه و جدایی که از عوامل مهم در صنعت و تزلزل است باز میدارد، و تفرقهافکنان را به عذابی دردناک بشارت میدهد.
و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جائهم البینات و اولئک لهم عذاب عظیم. (آل عمران،105)
و چون کسانی مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند و برای آنان عذابی سهمگین است.
و در جایی دیگر تفرقه و پراکندگی را یکی از نشانهها و پیامدهای شرک میشمارد... و لاتکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعاً (روم،31و32)
و از مشرکان مباشید کسانی که دین خدا را قطعه قطعه کردند و فرقه فرقه شدند هر حزبی بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند!
و در آیاتی دیگر زمینههای لازم جهت ایجاد همبستگی و دوری از دوگانگی فراهم مینماید.
انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم. (حجرات، 10)
در حقیقت مومنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید.
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم. (حجرات،13)
ای مردم شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.
بنابراین فرهنگ اسلامی پر از آموزههایی است که انسانها را به وحدت فرا میخواند و از پراکندگی نهی میکند. چنانچه پیامبر اسلام نیز دوران زندگی خویش بر این مسأله همت گماشت.
شکوه و عظمت فرهنگ و تمدن اسلامی نیز حاصل وحدت و یکپارچگی مسلمانان در آن عصر بود. اما با گذشت زمان مسلمانان متفرق شدند و در مسائل عدیده اختلاف جستند. در پی این اختلافات، خصومتها، جنگها و هتک حرمتها پدید آمد و وحدت و یکدلی مسلمانها به تزلزل و سستی تبدیل گشت.
نویسنده کتاب همبستگی مذاهب اسلامی در مقدمه کتاب با بررسی دورههای مختلف اسلام از جهت وحدت و تفرقه چنین مینویسد: با ورق زدن مختصر تاریخ اسلام دیدیم که در هر کجا مسلمانان پیشرفتی داشتهاند در سایه وحدت بوده است و هرکجا انحطاط و سقوط کردهاند اغلب به دلیل تفرقه و پراکندگی از حول محور اسلام و کشیدن حصارهای تعصب میان خود بوده است. همواره دشمنان یهودی و صلیبی از پیشرفت مسلمانان به خشم آمده و کوشیدهاند که شکاف بین مسلمین و تعصبات حاکم بر آنان را تقویت کند و با جداکردن آنان از یکدیگر آنها را درهم بشکند.2
به رغم آنکه اختلافات میان مسلمانان عمدتاً مضر بوده است اما نوع دیگری از اختلافات نیز وجود دارد که زمینه پیشرفتهای زیادی بوده است. از این جهت در ذیل انواع اختلافات را مورد بررسی قرار میدهیم:
اختلافات طبیعی
وجود اقوام، ملل، فرهنگها و تمدنهای مختلف در طول تاریخ حاکی از این امر است که اختلاف امری تکوینی است. انسان عاقل به واسطه عقل و آنچه پیرامون اوست تفکر، اعتقاد فرهنگ و اعتقاد خود را سامان میدهد. این اختلاف وسیله شناخته شدن و تفکیک و تمایز آنها از یکدیگر است.
آری انسانها از نظر تفکر، شرایط محیطی، تربیت و رشد با هم اختلاف دارند و طبعاً مختلف فکر میکنند و توقع اینکه همه یک جور فکر کنند همانند ملائکه، توقعی بیجا است و با فلسفه خلقت انسان سازگار نیست. قلم آفرینش انسان را با این خصوصیات مختلف خواسته است.3 بنابراین همانگونه که ذکر شد اختلاف میان انسانها امری تکوینی و طبیعی است. پیشرفت علمی نیز حاصل تضارب آراء و اندیشهها و در پی این اختلافات است.
اختلاف عقیده
تفاوت ذاتی میان انسانها آنها را در عقیده و تفکر هم متفاوت میسازد هیچ دو انسانی وجود ندارد که در تمامی زمینههای فکری و عقیدتی یکسان باشند شیخ شلتوت که با فتوای تاریخی خود رجوع به مذهب شیعه در کنار چهار مذهب اهلسنت را مجاز دانست در این زمینه میگوید: اختلاف رأی و نظری یک امر ضروری و طبیعی جامعه است که رهایی از آن ممکن نیست ولی فرق است میان اختلافی که تعصب مذهبی و جمود فکری آن را به وجود آورده و اختلافی که از جهت و دلیل سرچشمه گرفته است. اولی اختلاف مذموم و دومی اختلاف منصفانه است که توام با احترام مذاهب نسبت به یکدیگر است و همگی احترامگذار به اصل جامع میان خود یعنی مصدرها و مأخذهای اولیه و قواعد اصولی اسلامی میباشند.4
بنابر این، اختلاف که امری طبیعی است به گرایش افراد و به عقاید و مذاهب متفاوت نیز جریان مییابد. حال چه باید کرد؟ و این اختلافات چه معنایی دارد؟
منظور از اختلاف این نیست که هیچ وجه مشترکی میان مذاهب اسلامی وجود ندارد. مسائل اصولی و اساسی دین، وجه اشتراک مذاهب اسلامی به حساب میآید. آنچه که همه مسلمانان بدان اعتقاد دارند هیچ مسلمانی نیست که آن را انکار کند، به گونهای که اعتقاد یا عدم اتقاد به آنها مرز ایمان و کفر محسوب میگردد. آری مسائل اساسی و اعتقادی، حقایقی هستند که خداوند از آن خبر داده بر ما واجب کرده که به آنها معتقد شویم؛ اصولی که با دگرگونیها و اختلاف مصالح و یا اجتهاد مجتهدین تغییرپذیر نیست.5
اما آنچه اختلاف است در زمینه مسائل فرعی و نظری است و آن نیز به مصلحت بشر است تا در میدان فکر و اندیشه، گرهگشای مسائل متعدد بشر در زمانهای مختلف گردد و همواره امورشان در کفه بررسی علمی و عقلی قرار داشته تا دچار جمود نباشند. اگر بنا بود مسائل فرعی و نظری هم مانند اصول ایمان، قطعی و یقینی باشد، راهی برای تفکر و تعقل باقی نمیماند.6
وحدت در عین اختلاف
آنچه دشوار به نظر میرسد و واقعیت عینی نیز بر آن دلالت دارد دستیابی به وحدت در عین اختلافات است. متأسفانه جهان اسلام هنوز نتوانسته است به این آرمان دست یابد. برای روشن شدن بحث به این نکته میپردازیم که منظور از وحدت چیست؟ آیا پیروان همه مذاهب اسلامی باید از مذهب خود دست برداشته و پیرو یک مذهب شوند؟ یا تلفیقی از مذاهب مختلف به دست آید و همه به این مذهب مشترک روی آورند؟ پاسخ منفی است چرا که وحدت به این معنی که شیعه یا سنی دست از عقیده خود بردارد و تسلیم دیگری شود نامفهوم است. وحدت به این معنی که قدر مشترکها را در میان مذاهب اسلامی بگیریم و موارد اختلاف را دور بزنیم و از همه مسلمانان بخواهیم فقط به این قدر مشترکها معتقد باشند و به غیر آن عقیده نداشته باشند نامفهوم و بیمعناست.7
دکتر شهیدی نیز معتقد است مقصود از وحدت امت مسلمان این نیست که رأی فقیهان در فروع دین یکی شود، چرا که چنین وحدتی نه عقلاً ممکن است و نه شرعاً لازمالتعبد.8
چگونه میتوان آتش تفرقه در جهان اسلام را فرو نشاند و بر مشکلات فراوان ناشی از آن فائق آمد؟ با کمال تأسف اگر تاریخ را ورق بزنیم میبینیم که اختلاف بین شیعه و سنی چه برادرکشیها و کشت و کشتارهایی به بار آورده که بسیار تلخ و مایه بسی تأسف است. چنانکه جنگ چالدران، جنگ شاهصفی، کشتارهای بین شیعه و سنی در قاره هند و... نمایشگر شکاف عمیق بین مذاهب اسلامی است.9 واقعیت این است که نه با انکار اختلاف و نه با بیتفاوتی نسبت به آن نمیتوان به وحدت اسلامی دست یازید. باید با مشترکات که در مقابل اختلافات، هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی به مراتب بیشتر است آغاز کرد و به تعبیری برادری را به اثبات رساند. آنگاه اختلافاتی که منجر به هتک حرمت یکدیگر یا اعتقادات یکدیگر میشود را کنار گذاشت و چون یدی واحد در برابر مناسبات ظالمانه و حاکمیت استکبار در جهان ایستاد. چرا که در عصر حاضر سکوت در برابر هجمههای فرهنگی و اعتقادی دشمنان، اسلام را از هر زمان دیگر آسیبپذیرتر میسازد. چنانکه در گذشته نیز در اثر بیکفایتی زمامداران حکومتهای اسلامی و دامن زدن آنان به اختلافات فرقهای، بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی را از دست دادیم و سالهای درازی سرمایههای فکری و هنری خویش را صرف اختلافات بیاساس کردیم.10 برای فرار از این وضعیت دردناک حاکم بر جهان اسلام باید یکدیگر و اعتقادات یکدیگر را به رسمیت بشناسیم. باید برای اعتقادات یکدیگر احترامی قائل شویم و به سیره حضرت رسول تأسی جوییم. همانطور که پیامبر جامعه آن روز را که در اثر اختلافات، به تعبیر قرآن کریم «علی شفا حفره من النار» بود، با هم متحد کرد و آنها را با اعتصام به حبل الله به اقتدار کامل رساند، امروز نیز ما میتوانیم در مقابل استکبار شرق و غرب و با استفاده از امکانات موجود جبهه اسلامی واحدی تشکیل دهیم و حقوق غصب شده ملل اسلامی را باز ستانیم و عزت و شکوه صدر اسلام را احیا کنیم.11
خلاصه سخن آنکه اگر مسلمانان در صدد پیشرفت هستند باید سیره و روش پیامبر اعظم را مد نظر قرار دهند. تا بتوانند از کیان خود دفاع کنند. ولادت پیامبر و گرامیداشت آن حقیقتاً میتواند مایه وحدت و اتحاد مسلمانان باشد، زیرا همه آنها از هر گروه و فرقه ارج و منزلت پیامبر اعظم را میستایند و او را محور حرکتها و سخنان و کردار خود میدانند.
پینوشتها:
1- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج1، ص121و122
2- همبستگی مذاهب اسلامی، عبدالکریم بیآزار شیرازی، مقدمه از چاپ سوم، ص26
3- همان، ص10
4- همان، ص355
5- همان، نقل از مقاله علامه محمدتقی قمی، ص89
6- همان، ص90
7- منشور همبستگی، به نقل از سخنرانی آیتالله مکارم شیرازی، ص238
8- همان، سخنرانی، دکترسید جعفر شهیدی، ص177
9- همبستگی مذاهب اسلامی، عبدالکریم بیآزار شیرازی، مقدمه، چاپ اول، ص34
10- اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هشتم، نقل از مقاله رحیم ابوالحسینی، ص112
11- منشور همبستگی، سخنرانی حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، ص24
نویسنده : ترنم در تاریخ پنج شنبه 90/11/20
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم داغ دگر نمی شود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب بدست تو بی تو بسر نمی شود
جان ز تو نوش می کند دل ز تو جوش می کند
عقل خروش می کند بی تو بسر نمی شود
خواب مرا ببرده ای نقش مرا بشسته ای
وز همه ام گسسته ای بی تو بسر نمی شود
آقای من تبریک میگوییم هزار و صدو هفتاد و سومین سال امامتت را
اما آقاجان تبریک و تهنیت گفتن بدون تو چه گره ای از دل غمدیده ی ما باز می کند
گفتیم نشسته ایم در انتظار تو اما چه انتظاری آقا ...
شرمنده و دل شکسته ایم هر صبح دست به دعا برمی داریم و با تو عهد می بندیم..... ولی..... باز عهد خود را شکسته ایم
مهدی جان ... خودت دعا کن تا وقت ظهور شود.... شاید ... این جمعه ... نه ... اصلا ما در انتظار تو در این جمعه نشسته ایم؟!!! گمان نمیکنم شاید سالها برای ظهور تو وقت داریم...
پس دعا کن ... دعاکن... شاید در این بهار از امامتت ظهور کنی ... شاید...
.اللهم عجل لولیک الفرج...
نویسنده : ترنم در تاریخ پنج شنبه 90/11/13
بشریت از همه مکاتب و ایدئولوژیهای مادی اعم از مارکسیسم، لیبرال دمکراسی و ناسیونالیسم سکولار عبور کرده و در آغاز دوران جدیدی است که بزرگترین نشانه آن، توجه ملتها به خدای متعال، استمداد آنها از قدرت لایزال الهی و اتکای ملتها به وحی است.
قیام ملتهای منطقه علیه دیکتاتورهای وابسته، جزئی از مبارزه بشریت با دیکتاتوری جهانی صهیونیستهاست و جامعه بشری با پشت سر گذاشتن پیچ بزرگ تاریخی، از سیطره این دیکتاتوری خطرناک رها می شود و این تحول عظیم براساس وعده صادق پروردگار، به آزادی ملتها و حاکمیت ارزشهای معنوی و الهی منجر خواهد شد.
قبلاً نیز اگر کسی از پیروزی جوانان مؤمن حزب الله بر ارتش رژیم صهیونیستی سخن می گفت و یا از ذلت طاغوت مصر و تحولات عجیب شمال افریقا حرف می زد خیلی ها باور نمی کردند همچنانکه استقامت، پیروزی و پیشرفت جمهوری اسلامی نیز برای برخی ها قابل باور نبود اما قدرت فائقه پروردگار، خود را در این پیروزیها و تحولات شگفت نشان داد.
در پرتو تحقق وعده های پروردگار، صهیونیستها، شیطان بزرگ امریکا و قدرتهای غربی امروز در مقابل بیداری اسلامی احساس ناتوانی می کنند و این احساس ضعف و شکست هر روز بیشتر خواهد شد.
مهم این است که پیروزیهای بدست آمده را پایان راه ندانیم و با ادامه مجاهدت و تکیه بر عزم و اراده ملتها، و اتکا و حسن ظن به خدای قادر متعال، مبارزه با زورگویان جهانی و عوامل آنها را ادامه دهیم.
جوانان مؤمن این سرزمین، در اوج ناباوری دشمنان و به رغم همه کارشکنی های آنان، به پیشرفتهایی دست یافته اند که می تواند برای جوانان همه ملتهای اسلامی، درس آموز باشد.
دشمنان امت اسلامی با تزریق احساس ناتوانی در ملتهای مسلمان و تلقین غیرقابل شکست بودن قدرتهای جهانی، حدود 2 قرن است که ملتهای مسلمان را عقب نگه داشته اند اما امت اسلامی امروز بیدار شده و درک کرده است که هر دو تصور، صددرصد غلط است و ملتهای مسلمان قادرند مجد و عظمت تمدن اسلامی را بار دیگر احیا کنند.
اسلام، عقلانیت و معنویت و عدالت را همراه یکدیگر به ملتها هدیه می دهد و تعالیم پروردگار بر اسلامِ عقلانیت و تفکر و تدبر، اسلامِ توکل بر خدا، اسلامِ جهاد و اسلامِ کار و اقدام، تأکید می نماید.
دشمن مشغول طراحی و توطئه است و ملتهای اسلامی بخصوص جوانان امت اسلامی که موتور بیداری اسلامی هستند باید با هوشیاری و مراقبت کامل و استفاده از تجربیات دیگران، اجازه ندهند شبکه استبداد جهانی، انقلابها را از آنها برباید و راههای حال و آینده را منحرف کند.
مستکبران برای شکست جمهوری اسلامی هرکاری که از دستشان برآمده انجام داده اند اما تاکنون در همه مراحل از ملت ایران تودهنی خورده اند و از این به بعد نیز جز شکست و ناکامی چیزی نصیبشان نخواهد شد. نهضت بیداری اسلامی، شیعه و سنی نمی شناسد و پیروان همه مذاهب اسلامی، با وحدت و همدلی در میدان مبارزه هستند.
ملتهای مسلمان با یکدیگر تمایزاتی نیز دارند و با توجه به تفاوتهای جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی هیچ الگوی واحدی برای همه کشورهای اسلامی وجود ندارد اما مهم این است که همه، با سیطره شیطانی صهیونیستها و آمریکاییها مخالفند و وجود غده سرطانی اسرائیلی را بر نمیتابند.
هر جا فعالیتی و طرحی وجود دارد که به نفع اسرائیل و امریکاست، باید هوشیار باشیم و آن را حرکتی بیگانه و مخالف منافع ملتها بدانیم و هر جا حرکتی اسلامی، ضد صهیونیستی، ضد استکباری، ضد استبدادی و ضد فساد هست، همه ملتهای مسلمان در تأیید و تقویت آن، همراه و همدل خواهند بود.
رسانههای غربی و یا وابسته به غرب، می خواهند با اختلاف افکنی و خط کشی، مسئله بحرین را شیعه و سنی کنند اما هیچ فرقی میان حرکتهای بیداری اسلامی در کشورهای مختلف وجود ندارد.
حضرت آیت الله خامنهای، توکل و حسن ظن به خدا و حفظ وحدت را رمز پیروزی دانستند و با استناد به فرمان پروردگار به پیامبر(ص) درباره استقامت و پایداری افزودند: امت اسلامی در پرتو این فرمان الهی، بدون توقف، راه خود را ادامه میدهد.
ملتهای اسلامی با حفظ تفاوتها و تمایزها در زیر چتر واحد دعوت الی الله قرار دارند و جوانان امت اسلامی، به اذن الهی، روزگار مجد و عزت و اقتدار امت اسلامی را شاهد خواهند بود و این افتخارات عظیم را به نسلهای بعد منتقل خواهند کرد.
< بیانات رهبر معظم انقلاب 10/11/90>
نویسنده : ترنم در تاریخ سه شنبه 90/11/11