روز عید غدیر خم
هجدهم ذی الحجه دهم هجری قمری .
نزدیک ظهر روز دوشنبه، کاروان بزرگ پیامبر همین که به منطقه " غدیر خم " رسیدند حضرت، مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر داده، فرمودند :
" ایها الناس، اجیبوا داعی الله، و انا رسول الله ."
ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم .
این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است. لذا فرمان دادند تا منادی ندا کند:
" همه مردم متوقف شوند، آنان که پیش رفته اند برگردند، و آنان که پشت سر هستند، خود را سریع تر برسانند. " همچنین دستور دادند، کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن مکان برای برپایی جایگاه سخنرانی خالی بماند.
پس از این دستور، همه مرکب ها متوقف شد، همه مردم پیاده شدند و برای توقف سه روزه خیمه زدند .
از طرف دیگر پیامبر چهار نفر از اصحاب خاص خود یعنی مقداد، سلمان، ابوذر و عمار را فرا خوانده و به آنان دستور دادند تا جایگاه سخنرانی را در کنار درختان کهنسال آماده سازند . آنان از روانداز شتران و سایر مرکب ها کمک گرفته، منبری بلند ساختند و روی آن را با پارچه ای پوشانند( منبر در میان جمعیت قرار داشت.)
با توجه به کثرت جمعیت،" ربیعه" را که صدای رسایی داشت، انتخاب کردند تا کلام حضرت را برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار کند.
مقارن ظهر، منادی حضرت رسول اکرم (ص)، ندای نماز جماعت داد، مردم مقابل منبر جمع شدند و با پیامبر نماز جماعت را اقامه نمودند. پس از نماز، پیامبراکرم از منبر غدیر بالا رفتند و سپس علی علیه السلام را فرا خواندند تا در سمت راست ایشان بر فراز منبر بایستد و پیامبر نیز در حالی که دست راستش بر شانه امیرالمومنین قرار داشت، سخنرانی تاریخی خود را شروع کردند که بیش از یک ساعت به طول انجامید.
حضرت در ابتدا به حمد و ثنای الهی پرداختند و سپس تصریح کردند که: باید فرمان مهمی درباره علی بن ابیطالب ابلاغ کنم که اگر این پیام را نرسانم رسالت الهی را انجام نداده ام :
" یا ایها الرَسول، بَلـِّغ ما اُنزل الیکَ مِن رَبـِّک وَ ان لَم تـَفعَل، فَما بَلغتَ رسالته."( مائده/67)
پس از بیان جملاتی، پیامبر دست علی علیه السلام را بلند نمود و فرمودند:
" من کنت مولاه فهذا علی مولاه "
و چنین بود که " غدیر"، عید ولایت نام گرفت .
نویسنده : ترنم در تاریخ شنبه 91/8/13
یک روز تا عید غدیر خم
هفدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری
کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدس پنج نور پاک، پیامبراکرم، امیرالمومنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام که این کاروان را برافلاکیان شرف بخشیده اند، پس از گذشتن از"عسفان" به منطقه " قدید " رسیده و اینک تا
"حجفه" که " غدیر خم" کنار آن واقع است، راهی نمانده است.
آنچه در غدیر برای مردم بیان شد، بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولایت اهل بیت علیهم السلام بود. همانند بسیاری از موارد که برای اتمام حجت معجزه ای از سوی پیامبر صورت می گرفت تا موجب اطمینان قلوب آن مردم و نسل های آینده تاریخ باشد، درغدیر، خداوند در حضور پیامبر خود مستقیماً معجزه نشان داد و امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد.
نویسنده : ترنم در تاریخ جمعه 91/8/12
2روز تا عید غدیر خم
شانزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .
قافله عظیم غدیر همچنان در حرکت است . قافله از"مرالظهران" گذشته و به آبادی بعدی یعنی "عسفان" رسیده و تا مکان غدیر و روز موعود راهی باقی نیست، روزی که خداوند مقدر داشته تا رسولش، ولایت امیرالمومنین علیه السلام را بر مردم ابلاغ کند و با مسلمانان اتمام حجت کرده، او را پس از خود مولای آنان قرار دهد، چرا که چند روزی بیشتر از عمر مبارکش نمانده و این در حالی است که خداوند هیچگاه زمینش را بدون حجت باقی نمی گذارد و ائمه علیهم السلام هستند که بعد از پیامبراکرم هادی مردم می شوند .
مسلمانان به یاد دارند آن زمان را که آیه " انما انت منذرٌ لکل قوم هاد. " ( رعد/7) نازل شد و خداوند به رسول گرامی فرمود : فقط تو بیم دهنده و برای هر گروه هدایتگر هستی .
پس حضرت محمد صلی الله علیه و آله دست مبارک را بر سینه خود نهاد و فرمود:" انا المنذر" و آنگاه دست بر سینه علی علیه السلام گذارد و فرمود:" انت الهادی و بک یهتدی المهتدون."
"من بیم دهنده هستم، و تو هدایت کننده هستی که به وسیله تو انسان ها هدایت می شوند." ( ینابیع المودة، آخر باب 26)
نویسنده : ترنم در تاریخ پنج شنبه 91/8/11
3روز تا عید غدیر خم
پانزدهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .
کاروانیان پس از خروج از مکه به منطقه "سیرف" رسیدند و از آنجا تا " مرالظهران " آمدند. هنوز تا " غدیر خم" چند منزل دیگر باقی است.
انتخاب منطقه "غدیر" از چند جهت قابل توجه است:
اول این که در راه بازگشت از مکه، این محل کمی قبل از محل افتراق کاروان ها و تقاطع مسیرها است.
دوم این که در آینده که کاروان های حج در راه رفت و برگشت از این مسیر عبور می کنند، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر، تجدید خاطره و بیعتی با این زیربنای اعتقادی خود نمایند و یاد آن در دل ها احیاء گردد.
سوم این که"غدیر" محلی بسیار مناسب برای برنامه سه روزه پیامبر و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه به منطقه "غدیر خم"، بیابانی باز و وسیع درمسیر سیلاب وادی" حجفه" بود. این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شد و پس از عبور ازغدیر به حجفه می رسید و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می کرد و سیل های سالیانه را به دریا می ریخت.
در این مسیرآبگیرهای طبیعی به وجود آمده بود که پس از عبور سیل، آب های باقی مانده در آنها جمع می شد و به عنوان ذخایرآبی شناخته می شدند و به آنها اصطلاحاً "غدیر" می گفتند. در مناطق مختلف، غدیرهای زیادی در مسیرسیل ها وجود داشت که با نامگذاری از یکدیگر شناخته می شدند. این غدیرهم برای شناخته شدن ازغدیرهای دیگر، به نام "غدیر خم" نامگذاری شده بود. کنار این آبگیر پنج درخت سرسبز و کهنسال از نوعی درخت شبیه درخت چنار، که درخت خاص صحراها است وجود داشت . این پنج درخت، سایبانی مناسب برای مسافران خسته بودند.
در نهایت این بیابان وسیع، به عنوان بهترین مکان برای مراسم سه روزه غدیر انتخاب گردید و جایگاه سخنرانی، زیر همان درختان در نظر گرفته شد که هم مشرف به بیابان و محل تجمع مخاطبین و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطابه بود.
نویسنده : ترنم در تاریخ پنج شنبه 91/8/11
به نام مهربانترین
آهنگری پس از گذراندن جوانی پر شر و شور ،تصمیم گرفت وقت و زنئگی خود را وقف خدا کند سال ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزکاری زندگی اش درست به نظر نمی آمد. حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد .
یک روز عصر دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شده بود ، گفت :واقعا عجیب است درست بعد از اینکه تصمیم گرفته ای مرد خدا پرستی شوی زندگی ات بدتر شده . نمی خواهم ایمانت را ضعیف کنم ، اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی ، هیچ چیز بهتر نشده .
آهنگر پاسخ داد : در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند وباید از آن شمشیر بسازم . می دانی چطور این کار را می کنم ؟اول تکه ای فولاد را به شدت حرارت می دهم تا سرخ شود . بعد با بی رحمی، با سنگینترین پتک پشت سر هم به آن ضربه می زنم ، تا فولاد شکلی را بگیرد که می خواهم .بعد آن را در تشت آب سرد فرو میکنم ، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج می برد . باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست یابم .
آهنگر مئتی سکوت کرد و ادامه داد : گاهی فولادی که به دستم می رسد ، نمی تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت ، ضربات پتک و آب سرد ، آن را ترک می اندازد . می دانم که این فولاد ، هرگز تیغه شمشیر نا مناسبی در نخواهد آمد .
آهنگر مکثی کرد و ادامه داد : می دانم خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد . ضربات پتکی که زندگی بر من وارد کرده را پذیرفته ام ، وگاهی به شدت احساس سرما می کنم .
انگار فولادی باشم که از آب دیده شدن رنج می برد ...
اما تنها چیزی که می خواهم ، این است :
خدای من !
از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو می خواهی به خود بگیرم .
با هر روشی که می پسندی، ادامه بده ،هر مدت که لازم است ، ادامه بده...
اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن !
نویسنده : ترنم در تاریخ سه شنبه 91/8/9
4روز تا عید غدیر خم
چهاردهم ذی الحجه سال دهم هجری قمری .
در این روز مکه با میهمان عزیز خود، پیامبر خدا برای همیشه وداع کرد. به دستور الهی، حاجیان به حرکت در آمدند و سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر بود، به همراه حضرت، سفر پنج روزه تا غدیر را آغاز نمودند . حتی پنج هزار نفر از اهل مکه و دوازده هزار نفر از اهل یمن - در جهتی مخالف مسیر دیار خود - برای درک مراسم غدیر همراه حضرت آمدند .
بر اساس فرمان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله، حاجیان در مکه باقی نماندند و همه به قصد حضور در بزرگترین همایش تاریخی اسلام عازم میعادگاه غدیر شدند.
زمان ابلاغ آخرین رسالت نبوی هر لحظه نزدیک تر می شود و پیامبراکرم همچنان در اندیشه سرانجام این رسالت است. در این که امیرالمومنین علیه السلام تنها فرد شایسته برای جانشینی رسول خدا است، دوست و دشمن شک ندارد، چرا که او اولین مسلمان و اولین نمازگزار در پشت سر پیامبراکرم است و در دعوت نزدیکان و انذار"عشیره اقربین" اوست که برادر، وصی و جانشین پیامبرمی شود، در" لیلة المبیت"، اوست که جان فدای نبوت می کند، در بدر اوست که کمر شرک را می شکند، اُحد سرود " لافتی الاعلی،لا سیف الا ذوالفقار" برایش می سراید، خیبر را او فاتح است و در قرآن کریم آیه هایی از فضایل و مناقب او موج می زند و این همه را رسول خدا صلی الله علیه و آله بهتر از هر کسی می داند.
نویسنده : ترنم در تاریخ سه شنبه 91/8/9
ضرورت دانستن رسوم و نوع نگاه طرف مقابل در جریان ازدواج امری حیاتی و تاثیر گذار است موضوعی که به همراه سادگی در ازدواج فراموش می شود.
ازدواج پیچیدگی های زیادی دارد که باید به آن توجه کرد !
کاریکاتوریست: محسن ملکی
گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی
نویسنده : ترنم در تاریخ شنبه 91/8/6