به بهانه نمایش سریال «مسیر انحرافی»
سال 1391 از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با عنوان سال « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی » نام گذاری شد . مانند هر سال ، بلافاصله پس از اعلام این نام گذاری ، همه دستگاه های تبلیغی و فرهنگی و رسانه ای شروع به مانور روی این موضوع کردند و بیلبورد نصب کردند و حتی در عرض یک هفته ، کتاب هم درباره آن چاپ ونشر کردند! اما در پشت بیشتر این فعالیت ها، پر کردن بیلان کاری و شعار بود و نه کار عمیق و فرهنگ ساز .
نمونه بارز این مسئله ، این روزها در عرصه فرهنگی به خوبی نمایان است . در شرایطی که یکی از شاخص های آرمانی سال جدید « تولید ملی » تعیین شده ، اما در همین ابتدای سال شاهد حجم زیادی از محصولات هستیم که هیچ نشانی از ملی و تولیدی بودن ندارند . یکی از این محصولات ، سریالی است با عنوان «مسیر انحرافی » که در قالبی طنز آمیز ، هر شب از شبکه سه سیما به نمایش در آمد اولین موضوعی که در مواجه با این مجموعه پدیدار است ، کپی بودن آن از روی آثار خارجی است. به طور مشخص ، چارچوب کلی روایت سریال ،اقتباسی است از روی سریال هالیوودی مشهور شبکه «ای بی سی» با نام «گمشدگان» (لاست) . این شباهت نه تنها به سقوط یک هواپیما در جزیره ای دور افتاده و ناشناخته محدود نیست ، بلکه بسیاری از نمادها و نمودهای این سریال ،کاملاً شبیه به عناصر و جزئیات داستان لاست است . مثل ماجرای فردی که جزیره را تحت کنترل دارد و هدفش سوءاستفاده از نخبگان برای منافع خودش است. نکته جالب توجه این است که حتی ظاهر این فرد در «مسیر انحرافی » مانند فرد مشابه در سریال «لاست» است .
البته اقتباس از روی آثار دیگران به خودی خود یک امر مذموم و منفی محسوب نمی شود ، اما آنچه تهدید به حساب می آید این است که این تقلید ، با تنزل به کپی کاری ،مانع خلاقیت شده و سبب شده اثر خلق شده جدید ، هویت و شخصیت مستقلی نداشته باشد. درباره این سریال نیز به جز برخی جلوه های ویژه که جای تحسین دارد ، سایر ابعاد کار با موفقیت هماه نبوده است . نه طنز گیرا و تأمل برانگیزی در آن بروز یافته و نه داستان منسجم و مجذوب کننده .بیشتر فضای این کار را سر و صدا و هیاهو فرا گرفته است . شلوغ کاری هایی که نه فط بیهوده و پوچ هستند که حتی کمتر باعث به خنده واداشتن بیننده تلویزیون می شوند. در این سریال مانند اغلب سریال های کمدی تلویزیون از الگوها و روش هایی بسیار دم دستی و سطح پایین برای به خنده واداشتن مخاطب استفاده شده است . اشارات پنهان غیراخلاقی ، توهین اعضای خانواده به یکدیگر ،بی حرمتی به بزرگترها ، زیر پا گذاشتن ارزش های روابط زن و شوهر ، تمسخر گویش ها و اقوام و انجام حرکات مشمئز کننده نمونه هایی از این روش هااست .
ضمن این که از نظر محتوایی و مضمونی نیز پرسش های بسیاری به آن وارد است، این مجموعه به نوعی دچار تفرقه نمایی و چند گانه معرفی کردن جامعه ایران است . به این ترتیب که در آن نماینده های طیف هایی از اجتماع در موقعیت تضاد و قهر در برابر یکدیگر ترسیم شده اند. نگاهی که در این مجموعه درباره آنه ارائه شده ، حاکم بودن نوعی تفرقه است. این نگاه در قسمتی بیشتر خود نمایی می کند که افراد باقی مانده از سقوط هواپیما هر یک پشت سر یک فرد صف می کشند و به جستجو برای نجات می پردازند . در این بخش، فردی که دارای ظاهری مدرن است مسیری که به چپ می رود را به عنوان بهترن راه بر می گزیند و دیگری که ظاهری سنتی دارد ، راه راست را مسیر خوشبختی معرفی می کند ! نکته شگفت انگیز این است که سریال اینگونه القا می کند که افرادی که راه راست را را انتخاب می کنند هیچ علاقه ای به این راه ندارند و صرفاً از سر اجبار و یا وابستگی خانوادگی به لیدر راه راست ، مجبور به این گزینش شده اند !
تمسخر قشر مذهبی جامعه و نمایش افراد متشرع در قالب کاراکترهای عقب افتاده و بی دانش ، مضمونی است که سال ها پیش در سینمای ما رواج یافت ، اما مدت اندکی است که این مسئله به سریال های تلویزیونی نیز راه یافته است . این اتفاق در مجموعه کمدی «مسیر انحرافی » نیز به شکل آشکار ونخ نمایی پدیدار شده است . در این سریال شاهد طراحی شخصیتی دافعه انگیز و کودن ، به نمایندگی از افراد حزب اللهی هستیم که حتی قدرت تشخیص خیلی موضوع های ساده را نیز ندارد . اوبا اطرافیان خود برخورد نامناسبی دارد و حتی قادر به رعایت احترام داماد خود هم نیست . علاوه بر وی ، کاراکتر دیگری هم نماد مسئولان نظام است . تصویری که این سریال از کار گزاران نظام نشان داده ، افرادی فرصت طلب و دمدی مزاج است که بنابر شرایط ، تغییر عقیده می دهند و همچنین بسیار ترسو هستند .
نکته قابل تأمل این است که جریان سریال سازی در کشور ما درست بر خلافجریان سریال سازی در غرب و به خصوص آمریکا حرکت می کند . سریال های ساخته شده در هالیوود ابزار هایی قدرتمند برای باز تولید ضد ارزش های سرمایه داری و اسطوره سازی جعلی برای جامعه آمریکا هستند . این تولیدات نه تنها شهروندان غربی را به سوی زندگی به سبک آمریکایی فرا می خوانند که ساکنان سرزمین های دیگر را نیز شیفته زیستن به شیوه یانکی ها میکنند . از همه مهمتر اینکه در آن سریال ها تلاش و جدیت ودقت فراوانی برای نمایش دادن چهره ای موجه از شخصیت انسان غربی و آمریکایی می شود ، اما با کمال تعجب شاهدیم در برخی از سریال های ما از جمله «مسیر انحرافی» با اینکه درسطح از سریال های هالیوودی تبلیغ شده ، اما نتوانسته اند رویکرد استراتژیک و ایدئولوژیک آن محصولات را الگو قرار دهند . ای کاش سازندگان این سریال نیز مانند سرمشق غربی خود ، برای ترویج سبک زندگی بومی و ترسیم انسان ایرانی – اسلامی نیز تلاش می کردند . البته چنین شاخصه هایی باید با تدابیر و سیاستگذاری های مدیران سیما بستر سازی شوند .
نکته پایانی این که ، اقدام سیما به نمایش برنامه ها و مجموعه های طنز ، طبیعی و حتی می توان گفت الزامی است ،اما هم باید تعادل را رعایت و از افراط در این زمینه خودداری کند و هم اینکه از سقوط سریال ها به هزل جلوگیری نماید . شادابی و امید افکنی زمانی در سریال های سیما به یک روند جاری و غالب تبدیل می شود که پشتوانه چنین برنامه هاییایمان و آرمان باشد . یک سریال ساز چنانچه با اخلاص درونی کار کند ، تندترین نیش هایش نوش واقع می شود.
نویسنده : ترنم در تاریخ شنبه 91/2/9