همواره در مناسبتهای خاص یا مهمى بنا به ضرورت، پیام و یا شعارهائى در جامعه رواج پیدا مى کنند و یا طرحى ریخته می شود, ولى اگر این ایده ها و آرمانها تنها در محدوده شعار تکرار شده و از برنامه ها و یا تمهیدات اجرائی بی بهره باشند , در همان مراحل اولیه متوقف مانده و به فراموشی سپرده خواهند شد.
وحدت حوزه و دانشگاه یکى از آرمان ها و شعارهایى بود که امام راحل(ره) پس از شهادت آیةاللّه مفتح آن را مطرح نموده تا مگر دست اندرکاران نظام طرحى بریزند و این آرمان را به جامه عمل بپوشانند, ولى واقعیات حکایت از آن دارد که علیرغم تلاشهای صورت گرفته ،تاکنون گام مؤثر و ماندگاری در این مهم برداشته نشده و این آرمان همچنان در حوزه اذهان باقى مانده است.
در ایام قبل از پیروزی انقلاب و سالهای سخت پس از آن، هدف گذاری در ایجاد ارتباط بین حوزه و دانشگاه بسیار آسانتر و از کیفیت و عمق بیشتری برخوردار بود . زیرا سطح توقعات طرفین با کمی تفاهم ، درک متقابل، رفع سوءظنها، آشنایی با شیوه کار یکدیگر و نزدیک شدن به هم در صفوف مبارزه از وحدت ملى ، همبستگى گروهى و اتحاد جهان اسلام سخن گفته ایم, ولى در اتحاد ملى و وحدت احزاب سیاسى داخل بدلائل گوناگونی از جمله فقدان برنامه ریزی صحیح ، فراگیر و پویا کمتر موفق بوده ایم
حوزه امروز و دانشگاه فعلی ما به مراتب در سطوح بالاتری از حوزه ودانشگاه قبل از انقلاب است. روح تحقیق و پیشرفت و علاقه به تولید علم و حضور در صحنه مشکلات اجتماعی در حوزه ها و دانشگاههای ما جاری و ساری است.
امروز همه مدیران کشور از فضای حوزه و دانشگاه وارد عرصه های مدیریتی کشور می شوند و در هیچ دوره ای مانند امروز حلقه نظر و عمل تا این حد به هم نزدیک نبوده تا تصمیمات دانشگاه و حوزه با فاصله کوتاهی بتواند وارد حاکمیت شود و به عبارتی گویا تر می توان گفت که حاکمیت، فرزند دانشگاه و حوزه است.
امروز نوبت نسل سوم حوزه و دانشگاه است که با هوشمندی و درایت از نقاط مثبت و منفی فعالیتهائی که تاکنون صورت گرفته بهره گیرد و نقش بسیار مهم و خطیر خود را در نهادینه کردن ارزشهای انقلابی و تکمیل پروژه وحدت ایفا نموده و در به انجام رساندن تکلیف بزرگی که از طرف خدا و مردم بر دوش حوزه و دانشگاه است، تمامی همت و تلاش خود را معطوف دارد.
مقاله : وحدت حوزه و دانشگاه؛ از آرمان تا واقعیت؟ نوشته: محمدعلی مقیسه
|
نویسنده : ترنم در تاریخ شنبه 90/9/26