سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در قسمت اول این مقاله به بررسی شش مورد از موضع گیری های امام رضا علیه السلام در مقابل مامون پرداختیم. حال به ادامه مبحث می پردازیم.
موضع‏گیرى هفتم ( مفاد دستخط امام بر سند ولیعهدى)

 به نظر می رسد آنچه امام در سند ولیعهدى نوشت، نسبت به موضع‏ گیری هاى دیگرش از همه مؤثرتر و مفیدتر بود. در آن نوشته مى‏بینیم که در هر سطرى و بلکه در هر کلمه‏اى که امام با خط خود نوشته، معنایى عمیق نهفته و به وضوح بیانگر برنامه‏اش براى مواجه شدن با توطئه‏هاى مأمون مى‏باشد .

امام با توجه به این نکته که سند ولیعهدى در سراسر قلمرو اسلامى منتشر مى‏شود، آن را وسیله ابلاغ حقایقى مهم به امت اسلامى قرار داد. از مقاصد و اهداف باطنى مأمون پرده برداشت و بر حقوق علویان پا فشرد و توطئه‏اى را که براى نابودى آنان انجام مى‏شد، آشکار کرد.

امام در این سند، نوشته خود را با جمله‏هایى آغاز مى‏کند که معمولا تناسبى با موارد مشابه نداشت:« ستایش براى خداوندى است که هر چه بخواهد همان کند. هرگز چیزى بر فرمانش نتوان افزود و از تنفیذ مقدراتش نتوان سرباز زد...»

آنگاه به جاى آن که خداى را در برابر این مقامى که مأمون به او بخشیده سپاس بگوید، با کلماتى ظاهرا بى تناسب با آن مقام، پروردگار را چنین توصیف مى‏کند:« او از خیانت چشم ها و از آنچه در سینه‏ها پنهان است آگاهى دارد.»

امام علیه السلام با انتخاب این جملات مى‏خواست ذهن مردم را به خیانت‏ها و نقشه هاى پنهانى توجه دهد.

امام نوشته(دستخط) خود را چنین دامه مى‏دهد: « و درود خدا بر پیامبرش محمد، خاتم پیامبران، و بر خاندان پاک و مطهرش باد...»

در آن روزها هرگز عادت بر این نبود که در اسناد رسمى از پى درود بر پیغمبر، کلمه‏ «خاندان پاک و مطهرش» را نیز بیفزایند، اما امام مى‏خواست با آوردن این کلمات به پاکى اصل و دودمان خویش اشاره کند و به مردم بفهماند که اوست که به چنین خاندان مقدس و ارجمندى تعلق دارد، نه مأمون.

بعد مى‏نویسند: «... امیرالمؤمنین حقوقى از ما مى‏شناخت که دیگران بدان آگاه نبودند.»

خوب، این چه حق یا حقوقى بود که مردم حتى عباسیان به جز مأمون آن را درباره امام نمى‏شناختند؟ آیا مگر ممکن بود که امت اسلامى منکر آن باشند که وى فرزند دختر پیغمبر(ص) بود؟!

بنابراین، آیا فرمایش امام اعلانى به همه امت اسلامى نبود که مأمون چیزى را در اختیارش قرار داده که حق خود او بوده؟! حقى که پس از غصب، دوباره به دست اهلش بر مى‏گشت.

آرى، حقى که مردم آن را نمى‏شناختند «حق اطاعت» بود. البته امام علیه السلام در برابر هیچ کس، حتى مأمون و دولتمردانش، در اظهار این حقیقت تقیه نمى‏کرد که خلافت پیامبر(ص) به على(ع) و اولاد پاکش مى‏رسید و بر همه مردم واجب است که از آنان اطاعت کنند.

دیگر از عبارات امام رضا(ع) که در سند ولیعهدى نوشته، اینست: « و او – مأمون-  ولیعهدى خود و فرمانروایى این قلمرو بزرگ را به من واگذار کرد، البته اگر پس از وى زنده باشم ...»

امام با جمله البته اگر پس از وى زنده باشم؛ بدون شک اشاره به تفاوت فاحش سنى خود با مأمون مى‏کرد و در ضمن مى‏خواست توجه مردم را به غیر طبیعى بودن آن ماجرا و بى میلى خودش جلب کند.

امام نوشته خود را چنین ادامه مى‏دهد:

«هر کس گره‏اى را که خدا، بستنش را امر کرده بگشاید و ریسمانى که همو تحکیمش را پسندیده، قطع کند به حریم خداوند تجاوز کرده، چه او با این عمل امام را تحقیر نموده و حرمت اسلام را دریده است...»  امام با این جملات اشاره به حق خود مى‏کند که مأمون و پدرانش غصب کرده بودند. پس منظور وى از گروه و ریسمانى که نباید هرگز گسسته شود، خلافت و رهبرى است که نباید پیوندش را از خاندانى که خدا مأمور این مهم کرده گسست. سپس امام چنین ادامه مى‏دهد:

«... در گذشته کسى این چنین کرد ولى براى جلوگیرى از پراکندگى در دین و جدایى مسلمین اعتراضى به تصمیم ها نشد و امور تحمیلى به عنوان راه گریز، تحمل گردید... (7)»

در اینجا مى‏بینیم که گویا امام به مأمون کنایه مى‏زند و به او مى‏فهماند که باید به اطاعت وى در آید و بر تمرّد و توطئه علیه وى و علویان و شیعان اصرار نورزد. امام با اشاره به گذشته، دور نماى زندگى على(ع) و خلفاى معاصرش را ارائه مى‏دهد که چگونه او را به ناحق از صحنه سیاست راندند و او نیز براى جلوگیرى از تشتت مسلمانان، بر تصمیم هایشان گردن مى‏نهاد و تحمیل هایشان را نیز تحمل مى‏نمود.

سپس چنین مى‏افزاید:

«... خدا را بر خویشتن گواه مى‏گیرم که اگر رهبرى مسلمانان را به دستم دهد با همه به ویژه با بنى عباس به مقتضاى اطاعت از خدا و سنت پیامبرش عمل کنم، هرگز خونى را به ناحق نریزم و نه ناموس و ثروتى را از چنگ دارنده‏اش به در آورم، مگر در آنجا که حدود الهى مرا دستور داده است...»

اینها همه جنبه گوشه زدن به جنایات بنى‏عباس را دارد که چه نابسامانی هایى در زندگى علویان پدید آوردند و چه جان ها و خانواده هایى که به دست ایشان تار و مار گردید. امام تعهد مى‏کند که به مقتضاى اطاعت از خدا و سنت پیامبر(ص) با همه و به ویژه با عباسیان رفتار کند و این درست همان خطى است که على(ع) نیز خود را بدان ملزم کرده بود. پیروى از خط و برنامه على(ع) براى مأمون و عباسیان نیز قابل تحمل نبود و آن را به زیان خود مى‏دیدند.

امام(ع) همچنین این جمله را مى‏افزاید: «... اگر چیزى از پیش خود آوردم، یا در حکم خدا تغییر و دگرگونى در انداختم، شایسته این مقام نبوده خود را مستحق کیفر نموده‏ام و من به خدا پناه مى‏برم از خشم او...»

گفتن این جمله براى مبارزه با عقیده رایج در میان مردم بود که علماى ناهنجار چنین به ایشان فهمانده بودند که خلیفه یا هر حکمرانى، مصون از هر گونه کیفر و بازخواستى است، چه او در مقامى برتر از قانون قرار گرفته و دست به هر جرم و انحرافى بیالاید کسى نباید بر او خرده بگیرد تا چه رسد به قیام بر ضد او.

امام علیه السلام با توجه به شیوه مأمون و سایر خلفاى عباسى مى‏خواهد این معنا را به همگان تفیهم کند که فرمانروا باید پاسدار نظام و قانون باشد نه آن که ما فوق آن قرار بگیرد. از این رو هرگز نباید از کیفر و بازخواست مصون بماند.

آنگاه براى اعلام عدم رضایت خویش از قبول ولیعهدى و نافرجام بودن آن به صراحت چنین بیان مى‏دارد: «جفر و جامعه (9)خلاف آن را حکایت مى‏کنند...» یعنى بر خلاف ظاهر امر که حاکى از دستیابى من به حق امامت و خلافت مى‏باشد، من هرگز آن را دریافت نخواهم کرد.

افزون بر این، امام با ذکر این حقیقت مى‏خواهد همگان را به رکن دوم از ارکان امامت توجه دهد، که عبارت است از آگاهى به امور غیبى و علوم ذاتى که خداوند تنها ایشان را بدین جهت بر دیگران امتیاز بخشیده است.

امام علیه السلام پس از اعلام کراهت و اجبار خویش در قبول ولیعهدى با صراحت کامل مى‏نویسد :«... ولى من دستور امیر المؤمنین (یعنى مأمون)(9)را پذیرفتم و خشنودیش را بدین وسیله جلب کردم...» معناى این عبارت آن است که اگر امام ولیعهدى را نمى‏پذیرفت به خشم مأمون گرفتار مى‏آمد و همه نیز معناى خشم خلفاى جور را به خوبى مى‏دانستند که براى ارتکاب جنایت و تجاوز، به هیچ دلیلى نیازمند نبودند. و بالاخره امام(ع) در پایان دستخط خویش در پشت سند ولیعهدى، تنها خداى را بر خویشتن شاهد مى‏گیرد و هرگز مأمون یا افراد دیگر حاضر در آن مجلس را به عنوان شهود بر نمى‏گزیند، چون مى‏دانست که در دل هایشان نسبت به وى چه مى‏گذشت. اهمیت این نکته آنجا روشن مى‏شود که مى‏بینیم مأمون با خط خویش سند مزبور را مى‏نویسد آن هم با متنى بسیار طولانى و بعد به امام مى‏گوید: «موافقت خود را با خط خویش بنویس و خدا و حاضرین را نیز شاهد بر خویشتن قرار بده.»

موضع ‏گیرى هشتم

امام علیه السلام براى پذیرفتن مقام ولیعهدى شروطى قایل شد که طى آنها از مأمون چنین خواسته بود: «امام هرگز کسى را بر مقامى نگمارد، و نه کسى را عزل و نه رسم و سنتى را نقض کند و نه چیزى از وضع خود را دگرگون سازد، و از دور، مشاور در امر حکومت باشد.     (10)

مأمون نیز به تمام این شروط پاسخ مثبت داد، بنابراین مى‏بینیم که امام بر پاره‏اى از هدف هاى مأمون خط بطلان مى‏کشد، زیرا اتخاذ چنین موضع منفى دلیل گویایى بود بر امور زیر :

الف: متهم ساختن مأمون به برانگیختن شبهه‏ها و ابهام هاى بسیارى در ذهن مردم.

ب: اعتراف نکردن به قانونى بودن سیستم حکومتى وى.

ج: سیستم موجود هرگز نظر امام را به عنوان یک نظام حکومتى تأمین نمى‏کرد.

د: مأمون بر خلاف نقشه‏هایى که در سر پرورانده بود، دیگر با قبول این شروط نمى‏توانست کارهایى را به دست امام انجام دهد.

ه: امام هرگز حاضر نبود تصمیم هاى قدرت حاکمه را عملى سازد.

و: نهایت پارسایى و زهد امام که آن را با جعل این شروط به همگان اثبات کرد. آنان که امام را به خاطر پذیرفتن ولیعهدى به دنیا دوستى متهم مى‏کردند با توجه به این شروط متقاعد گردیدند که بالاتر از این حد، درجه‏اى براى زهد قابل تصور نیست. امام با این کار، نه تنها پیشنهاد خلافت و ولیعهدى را رد کرد، بلکه پس از اجبار به پذیرفتن ولیعهدى، با قبولاندن این شروط به مأمون خود را عملا از صحنه سیاست به دور نگاه داشت.

موضع‏ گیرى نهم

امام به مناسبت برگزارى دو نماز عید موضعى اتخاذ کرد که جالب توجه است. در یکى از آنها ماجرا چنین رخ داد:

مأمون از وى درخواست نمود که با مردم نماز عید بگزارد تا با ایراد سخنرانى وى آرامشى به قلبشان فرو آید و با پى‏ بردن به فضایل امام اطمینان عمیقى نسبت به حکومت بیابند. امام علیه السلام به مجرد دریافت این پیام، شخصى را نزد مأمون روانه ساخت تا به او بگوید مگر یکى از شروط ما این نبود که من دخالتى در امر حکومت نداشته باشم، بنابر این مرا از نماز معاف بدار. مأمون پاسخ داد که من مى‏خواهم امر ولیعهدى در دل مردم و لشکریان، رسوخ یابد تا احساس اطمینان کرده، بدانند خدا چگونه ترا بدان برترى بخشیده است.

امام رضا(ع) دوباره از مأمون خواست تا او را از آن نماز معاف بدارد وقتى اصرار مأمون را دید، شرط کرد که من به نماز آن چنان خواهم رفت که رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین على (ع) با مردم به نماز مى‏رفتند. مأمون پاسخ داد: هر گونه مى‏خواهى برو!

از سوى دیگر، مأمون به فرماندهان و همه مردم دستور داد که قبل از طلوع آفتاب بر در منزل امام اجتماع کنند. از این رو، تمام کوچه‏ها و خیابان ها مملو از جمعیت شد. از خرد و کلان، کودک و پیر، زن و مرد، با اشتیاق گرد آمدند و همه فرماندهان نیز سوار بر مرکب هاى خویش در اطراف خانه امام به انتظار طلوع آفتاب ایستادند.

همین که آفتاب سر زد، امام علیه السلام از جا بر خاست، خود را شستشو داد و عمامه‏اى سفید بر سر نهاد. آنگاه با معطر ساختن خویش با گام هایى استوار به راه افتاد. امام از کارکنان منزل خویش نیز خواسته بود که همه همین گونه به راه بیافتند.

همه در حالى که امام را حلقه وار در بر گرفته بودند، از منزل خارج شدند. امام سر به آسمان برداشت و با صدایى چنان نافذ چهار بار تکبیر گفت که گویى هوا و دیوارها تکبیرش را پاسخ مى‏گفتند. فرماندهان ارتش و مردم بر در منزل منتظر ایستاده و خود را به بهترین وجهى آراسته بودند. امام با اطرافیانش پا برهنه از منزل خارج شد، لحظه‏اى بر در منزل توقف کرد و این کلمات را بر زبان جارى ساخت: «الله اکبر، الله اکبر على ما هدانا، الله اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام، والحمدلله على ما ابلانا.»

امام علیه السلام این جملات را با صداى بلند مى‏خواند و مردم نیز هم صدا با ایشان تکبیر مى‏گفتند. شهر مرو یکپارچه غوغا شده بود و مردم تحت تأثیر آن شرایط به گریه افتاده، شهر را زیر پاى خود به لرزه انداخته بودند.

چون فرماندهان ارتش و نظامیان با آن صحنه مواجه شدند، همه بى اختیار از مرکب ها به زیر آمده، کفش هاى خویش را هم از پایشان در آوردند. امام به سوى نماز حرکت کرد ولى هر ده قدمى که به پیش مى‏رفت، مى‏ایستاد و چهار بار تکبیر مى‏گفت. گویى که در و دیوار شهر و آسمان، همه پاسخش مى‏گفتند. گزارش این صحنه‏هاى مهیج به گوش مأمون رسید، وزیرش « فضل بن سهل» به او پند داد که اگر امام به همین شیوه راه خود را تا جایگاه نماز ادامه دهد مردم چنان شیفته‏اش خواهند شد که دیگر ما تأمین جانى نخواهیم داشت، بنابراین بهتر است او را از نیمه راه برگردانیم .

مأمون نیز همین گونه با امام رفتار کرد، یعنى او را از رسیدن به جایگاه نماز بازداشت و پیشنماز همیشگى را مأمور گزاردن نماز عید نمود. در آن روز وضع مردم بسیار آشفته شد و صفوفشان در نماز، دیگر نظم نیافت.

موضع‏ گیرى دهم

طرز رفتار و آداب معاشرت عمومى امام(ع) چه پیش از ولیعهدى یا پس از آن به گونه‏اى بود که پیوسته نقشه‏هاى مأمون را بر هم مى‏زد. هرگز مردم ندیدند که امام علیه السلام تحت تأثیر زرق و برق شؤون حکومتى قرار گرفته در نحوه سلوکش با مردم اندکى تغییر پدید آید.

این سخنان را از زبان ابراهیم بن عباس، منشى عباسیان بشنوید:

«هرگز کسى را با سخنش نیازرد، هرگز کلام کسى را نیمه کاره قطع نکرد و هیچگاه در برآوردن نیاز کسى به حد توانش کوتاهى نکرد. در برابر کسى که نزدش مى‏نشست هرگز پاهایش را دراز نمى‏کرد و از روى ادب حتى تکیه هم نمى‏داد. کسى از کارکنان و خدمتگزارانش هرگز از او ناسزا نمى‏شنید و نه هرگز بوى زننده‏اى از بدن وى استشمام مى‏شد. در خندیدن قهقهه سر نمى‏داد و بر سر سفره‏اش خدمتگزاران و حتى دربانان مى‏نشستند...»

بى‏شک اینگونه صفات در محبوبیت امام علیه السلام نقش بزرگى ایفا مى‏کرد، به طورى که او را در نظر خاص و عام به عنوان شخصیتى پسندیده ‏تر از هر کس دیگر جلوه مى‏داد. امام علیه السلام مقام حکمرانى را هرگز به عنوان یک مزیّت تلقى نمى‏کرد، بلکه آن را مسئولیتى بزرگ مى‏دانست.

مواضعى را که ذکر کردیم، براى روشن شدن برنامه‏اى که امام رضا(ع) براى خنثى کردن نقشه‏ها و توطئه‏هاى مأمون، در پیش گرفته بود، کافى است. از آن پس مأمون دیگر قادر نبود نقشى را که مى‏خواست از اوضاع جارى در ذهن مردم، متصور سازد. برنامه امام براى شکست و ناکامى مأمون چنان کارى و موفق بود که عاقبت مأمون به قصد نابودى امام برخاست، تا مگر به این وسیله خود را از چنگال ناملایماتى که پیوسته برایش پیش مى‏آمد، برهاند.
پى‏نوشت ها:

7- بسیار محتمل است که امام به جمله عمر( بیعت با ابوبکر گریز گاهى بود) اشاره کرده ولى آن را چنان تعمیم داده که شامل بیعت هاى دیگر نیز بشود، چه بیعت با خود عمر، عثمان، معاویه و دیگران نیز همه راه گریزى بودند...

8- جفر و جامعه دو جلد از کتاب هایى است که رسول خدا(ص) بر امیرالمؤمنین على علیه السلام املا فرموده و او نیز آنها را به خط خود نوشته است.

9- این که امام رضا(ع) مأمون را «امیرالمؤمنین» مى‏خواند به نظر ما چندان مسأله‏اى را بر نمى‏انگیزد، زیرا مأمون عملا مقام فرمانروایى بر مسلمانان را قبضه کرده بود و به اعتبار همین مقام ظاهرى او، مى‏شد که واژه امیرالمؤمنین را بر وى اطلاق کرد. ولى آیا مجرد امیرمؤمنان بودن دلیل بر فضیلت کسى مى‏تواند باشد؟ یا آن که بر عکس، فضیلت هنگامى محقق است که شخصى این مقام را به حق و شایستگى خدایى قبضه کرده باشد؟

آرى، اشکالى که از خواندن جمله امام رضا(ع) به ذهن ما متبادر مى‏شود، ناشى از عادتى است که ما با واژه امیرالمؤمنین پیدا کرده‏ایم، چه ما این لقب را فقط بر حضرت على(ع) اطلاق کرده، حتى آن را بر دیگر امامان معصوم خود هرگز اطلاق نمى‏کنیم. غافل از آن که در عرف مسلمانان آن روزها هرگز چنین انحصارى براى اطلاق واژه امیرالمؤمنین وجود نداشت . به گفته دیگر، قداستى را که ما اکنون براى این واژه قائلیم هرگز در ذهن آنان مطرح نبود . آنان به مجرد آن که قدرت فرمانروایى را در دست کسى مى‏یافتند او را امیر خود و امیر مسلمانان و مؤمنان خطاب مى‏کردند، هر چند مانند خلفاى بنى امیه و دیگران که از پاکى و تقوا هم بهره‏اى نداشتند.

10- الفصول المهمة، ابن صباغ مالکى، ص 241/ نورالابصار، ص 43 به بعد / عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 20 و ج 2 ص 183 / مناقب آل ابى طالب ج 4 ص 363 /علل الشرایع ج 1 ص 238 / اعلام الورى ص 230 / بحار، ج 49، ص 34 و 35 و صفحات دیگر / کشف الغمة، ج 3، ص 69 / ارشاد مفید، ص 310 / امالى صدوق، ص 43 / اصول الکافى، ص 489 / روضة الواعظین، ج 1، ص 268 و 269 / معادن الحکمة، ص 180 / شرح میمیة ابى فراس، ص 165.




نویسنده : ترنم در تاریخ دوشنبه 90/11/3
خبرخوان سایت
دوستان من
  1. من وآینده من
    خانواده ی خانه
    فرزانگان امیدوار
    شین مثل شعور
    خورشید تابنده عشق
    ###@وطنم جزین@###
    شهر عشق
    برادرم ... جایت همیشه سبز ...
    PARSTIN ... MUSIC
    جاده های مه آلود
    لنگه کفش
    کلبه بصیرت
    بلوچستان
    هم نفس
    سیب خیال
    آسمون آبی چهاربرج
    محفل آشنایان((IMAN))
    ««««« شب های تهران »»»»»
    نشریه حضور
    جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
    نگاهی نو به مشاوره
    سرچشمه عدالت و فضیـلت ؛ امام مهــدی علیه السلام
    ساده دل
    تصویر سازی و طراحی کتاب کودک 09128546268 09128546268
    ****شهرستان بجنورد****
    عشق الهی
    آقاشیر
    اتشنشانی بنادر کشور
    برترین لحظه ها
    وبلاگ مسجد و دارالشفاء صاحب الزمان علیه السلام کوی راه حق اصفهان
    هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
    نمایندگی دوربین های مداربسته
    طراوت باران
    السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
    مینودشت
    عشق مشعلدار
    سارا احمدی
    بیصدا ترازسکوت...
    دیوانه
    ►▌ رنگارنگ ▌ ◄
    .: شهر عشق :.
    پیامنمای جامع
    بوی سیب
    هدهد
    کارشناس مدیریت دولتی
    پاتوق دوستان
    بنده ی ناچیز خدا
    رفقا
    خدا میدونی دوستت دارم؟؟؟
    ردِ پای خط خطی های من
    دوستدار علمدار
    دلتنگ احساس تو
    نور اهلبیت (ع)
    پایگاه مرجع شهیدان باکری
    ستاره سهیل
    انسان جاری
    غزل عشق
    خون شهدا
    پرستاری 91
    جرعه ای از شراب عشق
    حضورعشق
    مرام و معرفت
    صدای دل...
    شبستان
    دل شکســــته
    سه قدم مانده به....
    یامهدی
    به‌دونه
    دل نوشته
    دفتر تقدیر
    S&N 0511
    خدمات کامپیوتری ولیعصر (عج) روستای باغ آسیا
    عشق
    ترخون
    Manna
    دریایی از غم
    بیانات و سخنان رهبری
    ارواحنا فداک یا زینب
    دلنوشته های من
    اواز قطره
    گل یا پوچ2؟
    یه دختره تنها
    جون عزیزت بیاتو...
    به نام خدا
    بزرگترین سایت خنده بازار.خنده. شوخی. طنز.خنده دار
    رویای بارانی
    ऌ عاشق بی معشوق ऌ
    تـــــــکـــبـــیــر
    گل خشک
    جیغ بنفش در ساعت 25
    ستاره طلایی
    آن دنیا 13
    جایی برای خنده وشادی و تفریح
    عاشق روح الله
    تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
    I AM WHAT I AM
    نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
    من،منم.من مثل هیچکس نیستم
    Tarranome Ziba
    شاه تور
    هر چی تو فکرته
    غزلیات محسن نصیری(هامون)
    ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
    ایـــــــران آزاد
    wanted
    ܓ✿ دنـیــــای مـــــــن
    دهکده علم و فناوری
    دُرُخـــــــــــــــــــــــش
    وبلاگ دختر بسرای باحال ایرونی
    عشق یعنی ...
    رهبرم سید علی
    اخراجیها
    به یادتم
    شب های دلتنگی تو
    روان شناسی * 心理学 * psychology
    دوستانه
    زنگ تفریح
    هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
    نیلوفر مرداب
    مهربانی
    آزاد
    •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
    محبین
    دردودل
    ღஜღمطالب و عکس های جالب و زیبا و دیدنی
    عشق به خدا ادامه داره
    عرفان وادب
    .:: مــــهــــــدویــــــــت ::.
    allah is my lord
    یک عاشقانه ی ساده برای من......
    خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
    ღღدخــــتــــــرصــــورتـــــیღღ
    مهدی یاران
    علمی/مدارات الکترونیک/تازه های فناوری اطلاعات
    جوک ، اس ام اس ، عکس باحال
    بهار عشق
    عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست
    دل شکسته
    دوستی
    یاس...
    دو دو(دایی) اری
    تنها تر از همیشه
    آموزش گام به گام هنر جدید ربان دوزی
    رضا ب.ی.م.ک.س.
    ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ
    آتش دل
    یاور 313
    رویایی زندگی کردن...
    نسیم لوکس ...... یزد
    پر شکسته
    تینا
    دختران حوا
    ردپای عشق
    کفر نامه کارو
    ... فقط حرف حساب
    ►▌ ....عسا قلم....▌ ◄
    عاشقی
    لبخندکودکی
    عشق پنهان
    قوطی عطار
    کافه ترانزیــــــــت
    طراحی چهره
    Chamran University Accounting Association
    جامع ترین وبلاگ خبری
    پیامبران عفاف
    بهترین دوست
    پنجــــــره هایــ بستهـــ
    فروش خوکچه هندی
    فقط خدا
    داستان یک روز
    خبرهای ورزشی
    fall in love
    مناجات با عشق
    فهادانــ
    شیدایی
    هرچه دل تنگم بخواهد
    معرکه همون قلقلک
    سرباز ولایت
    فقط من برای تو
    bestha
    your memoirs
    شورای شهراندیشه
    پایان من
    کهکشان
    زازران
    من وتو
    هیئت عزاداری آسمانیان فاطمه زهرا
    اسراء
    * امام مبین *
    قصر حبـابی
    منتظر
    دهاتی
    fazestan
    دل سوخته
    رویای زیبا ...
    شاخه نبات
    کشتی کج
    سحر
    شاهراه عشق علم معرفت
    غریب مادر
    ایـــــــــــران مــــــــن
    باران
    طراحی سایت
    صدای پای انتظار
    جنبش اینترنتی
    فدائیان تو
    سیب سرخ
    مهدی یاران
    مقام معظم رهبری
    شیعه شناسی
    دل نوشته
    کلوب آگهی
    مجله شبانه باشگاه خبرنگاران
    ::عمار ولایت::
    تی شرت محرم
    4دیواری عشق
    خداحافظ عشق
    ⓿⏝⓿عاشق یک لحظه نگاهت ⓿⏝⓿
    عاشقانه های یه خل و چل
    دانلود رمان های ایرانی و عاشقانه
    رسانه فرهنگی موسیقی مـــلـــودیـــ ها!
    خیلی هم عالی
    حقانیت حضرت امیر
    آموزش خیاطی
    آموزش تست زدن کنکور
    انجمن وبلاگنویسان مشهد
    *** SoKoOtE MaHz ***
    همیشه ابری
    آموزش گیتار ، خوانندگی ، سلف‍ژ ، آکورد ،تبلچر ، نت ، آرپژ ،جدید
    جالب انگیزناک
    معماری نوین
    هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
    °°FoReVEr••
    معماری
  2. آپلود عکس
  3. طراحی اختصاصی قالب
  4. ابزار وبلاگ
  5. ابزار وبلاگ
  6. نایت ملودی
پیوندهای روزانه
آرشیو سایت
سایر امکانات
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 30
کل بازدیدها: 243294